مزارات ایران و جهان اسلام



 

پراکندگی نوادگان محمد حنفیه در ایران وجهان

ابواسماعیل ابراهیم بن ناصر طبا طبا ، از دانشمندان انساب  قرن پنجم هجری ، در کتاب منتله الطالبیه که به مهاجران آل ابی طالب در سراسر جهان به ویژه در شهرهای سابق ایران می پردازد ، جمع کثیری از نوادگان محمد حنیفه را می شمارد که به شهر های مختلف مهاجرت نموده و منشا آثار و برکاتی برای اهالی آن دیار بودند . در اینجا بر اساس نام شهر ها به اسامی نوادگان محمد حنفیه می پردازیم که به آنجا سفر نموده ویا در آن شهر ها وفات یافته اند .

 1 – استاق افزون از نواحی ری : احمد ااهد بن محمد العوید بن علی بن عبدالله بن جعفر بن محمد بن الحنفیه ، وی از قم به ری مهاجرت کرد و دارای نسل در ری قم وقزوین است . از او سه فرزند به یادگار ماند که ابوالحسن علی در قم ، ابوعبدالله  حسین فقیه در قزوین و ابوزید محمد در ری از آنهاست

[1].

2 – بجه : جعفر بن اسحاق بن عبدالله راس المدری بن جعفر بن عبدالله بن جعفر بن محمد بن حنفیه ، عبدالله بن عبدالحمید بن جعفر الملک که پادشاه بجه بود اورا کشت .

[2]

3 – بغداد : علی المدبر بن محمد العوید  بن عبدالله راس المدری بن جعفر الثانی، در بغداد ساکن بود و یک فرزند به نام محمد داشت .

[3]

ونیز ابوطاهر احمد بن حسین بن محمد بن علی بن اسحاق بن عبدالله راس المدری ،در بغداد ست داشت و داری فرزندانی بود اما تنها دختران او باقی ماندند.

[4]

4 – بصره : حسن بن علی بن جعفر المحدث الثالث بن عبدالله راس المدری .

[5]

و نیزفرزندان قاسم بن جعفر الاصغر بن عبدالله بن جعفر بن محمد بن الحنفیه در بصره ست داشتند .

[6]

و همچنین سید ابوالحسن احمد بن محمد العوید بن علی بن عبدالله راس المدری نقیب شهر بصره و ساکن آنجا بود .

[7]

وابوعلی محمدی الطویل که نقابت سادات بصره را بعهده داشت و نامش سید جسین بن حسن بن عباس بن علی بن جعفر الثالث بن عبدالله راس المدری و دوست ابوالحسن عمری نسابه بود .

[8]

 5– حران : فرزندان علی المدثر بن محمد العوید بن علی بن عبدالله راس المذری .

[9]

و نیز ابراهیم بن عبدالله راس المذری  ، که مادرش کنیز بود و صاحب شش فرزند به اسامی : ابو علی حسن نسابه ، عبدالله ، محمد ، احمد ، علی وحسین بود در حران ست داشتند .

[10]

امیر حران سید ابوالفوارس حسین بن حسن بن ابراهیم بن علی بن محمد ابی علی النسابه بنابراهیم بن عبدالله راس المدری که ملقب به فکیک بود و از احترام فوق العده ای بین سادات برخوردار بود . او یک فرزند مفلوج بنام محسن داشت .

[11]

6 – حلب : ابوالقاسم محسن بن محمد بن محسن بن ابراهیم بن ابی علی محمد النسابه بن ابراهیم بن عبدالله راس المدری، دوست ابوالحسن عمری نسابه است که در حلب می زیست و از او با عنوان الشریف الدین العمال یاد شده است .

[12]

7– روم : ابوالقاسم بن علی الامیر بن محمد بن ابراهیم بن عبدالله راس المذری ، در روم ست داشت و فرزندانش ابوالحسین حسن ف ابوعبدالله ابراهیم ، عبدالله ، ابواحمد طاهر ، محمد و حسین بودند .

[13]

8 – ری : از مهاجرین قم به شهر ری سابق ، ابوزید محمد بن احمد ااهد بن محمد العوید . او صاحب چند فرزند به اسامی : ابوالقاسم عزیزی ، ابراهیم ، احمد ، ناصر و ابراهیم اصغر بود .

[14]

نیز در ری ، ابوالحسین احمد بن علی بن جعفر بن عبدالله راس المدری ست داشت .

[15]

وهمچنین نقیب شهر ری سید ابومحمد جعفر بن محمد بن حسن الفقیه الفاضل القزوینی بن احمد بن محمد العوید بود .

[16]

 9– سابوراز نواحی فارس : پسر حمزه بن حسین بن علی بن حسین بن زید بن جعفر المحدث بن عبدالله راس المدری .

[17]

10 – سمرقند : ابوجعفر محمد بن علی بن عبدالله بن ابراهیم بن عبدالله راس المدری . وی سیدی جلیل القدر و نقیب سمرقند بود .

[18]

11 – طبرستان : حسین بن احمد الاکبر بن عبدالله راس المدری .

[19]

12 – فسا : فرزندان اسحاق بن عبدالله راس المدری ف مادرش کنیز بود و فرزندان او عبارتند از : حسن ، قاسم ، عبیدالله شبیه به رسوالله (ص) ، جعفر ، علی ، حسن ومحمد می باشد .

ونیز فرزند احمد یا محمد بن قاسم بن عبدالله راس المدری در فسا ست داشت .

[20]

13 – عکبرا : محمد بن احمد بن حسین بن محمد بن علی بن اسحاق بن عبدالله راس المدری ، با عنوان شریف ابوالفضل محمدی الاحول شناخته می شد و مادرش از سادات حسینی بود . او سیدی محترم بود و سه دختر داشت که در عکبرا می زیستند .

[21]

14 – قزوین : ابوعبدالله حسین الفقیه بن احمد ااهد بن محمد العوید بن علی بن عبدالله راس المدری . از قم به قزوین مهاجرت کرد و در انجا صاحب چهار فرزند به اسامی ابوطالب محمد ، ابوهاشم احمد ،ابویعلی عبیدالله و حسن شد .

[22]

ونیز برادرش عبدالله بن احمد زاهد درقزوین بود . این دو برادر در قزوین دارای نسل زیادی بودن که از آنها روسای بزرگ ، نقباء اشراف ، علما و دانشمندان بزرگ و معروفی برخاسته اند که اسامی آنها را رافعی در کتاب التدوین ذکر نموده است . از جمله آنها ابوحرب جعفر و ابوسلیمان محمد فرزندان ابوشجاع حیدربن جعفر بن علی بن محمد بن علی بن محمد بن حسین که از محدثان و راویان بودند.

[23]

15 – قم : ابوالحسن علی بن احمد ااهد بن محمد بن علی بن عبدالله راس المذری . از نصیبین کوفه به قم مهاجرت کرد و پدرش با او بود . او در این شهر صاحب شش فرزند به اسامی : ابوالقاسم حمزه ، احمد ، محمد ، حسین ، حسن و طاهر شد .

[24]

16 – کوفه : جعفر المحدث بن عبدالله الراس المذری ، مادرش کنیز بود و در این شهر صاحب هشت فرزند به اسامی : زید ، محمد ، عبدالله ، حمزه ، موسی ملقب به کعب الغزال ، اسحاق ، ابوطالب و ابوالطیب قاسم شد .

[25]و نیز ابوالطیب احمد الداعی بن حمزه بن حسین بن زید بن جعفر الثالث بن عبدالله راس المدری که در کوفه می زیست و نسلش نیز در این شهر بودند و به فرزندان بقبق یا اکده شهرت داشتند.

[26]

17 – مصر : علی بن اشهل البقیع بن عون بن علی بن محمد بن حنفیه ، وی چند فرزند به اسامی : علی ، موسی ، حسین ، و در برخی از مشجرات ،عیسی ، احمد، حسن و محمد ذکر شده است .

[27]

و نیز در مصر ابوتراب حسن بن محمد مصری ملقب به ثلث و حزوبه ابن عیسی بن علی بن محمد بن علی بن علی بن محمد حنفیه که به ابن العمریه مشهور بود به شهادت رسید .فرزندان اورا در مصر بنوا ابوتراب می خواندند .

[28]

همچنین دررودخانه نیل مصر ، ابوعبدالله حسین بن اسحاق صابونی بن حسن بن اسحاق بن عبدالله راس المدری غرق شد .

[29]

18– مکران :علی بن جعفر الاصغربن عبدالله راس المدری ، در مکران صاحب دو فرزند به اسامی محمد و علی شد .

[30]

19 – موصل : ابوعبدالله محمد بن ابمحمد حسن بن احمد بن قاسم بن محمد  العوید بن علی بن عبدالله راس المدری که نقیب شهر موصل بود و مادرش دختر ابوعلی زیدی نقیب موصل است . از او با عنوان الشریف التقی عمیدالشرف یاد شده است .

[31]

20 – نجف یا مشهد غروی : نقیب این شهر ابوالحسین زید بن جعفر بن جسین بن علی بن حسین بن زید بن جعفر الثالث بن عبدالله راس المدری که دوست ابوالحسن عمری نسابه و دارای دو پسر بود .

[32]

– هند : فرزندان حسن بن علی بن محمد اشهل البقیع در هند بود .

[33]  21

و نیز فرزندان محمد ابو تریده بن علی منصوری بن عبداله بن جعفر بن محمد بن حنفیه در هند بودند .

[34]

  22- یمن : فرزند احمد بن حسن بن علی بن قاسم بن عبدالله راس المدری

[35].



[1] . منتقله الطالبیه ص 35 .

[2] . المجدی ص 432 .

[3] . منتقله الطالبیه ص 66 .

[4] . منتقله الطالبیه ص 66 .

[5] . همان ص 83 .

[6]  . همان ص 83 .

[7] . المجدی ص 434 .

[8] . همان ص 435 .

[9] . منتقله الطالبیه ص 121 .

[10] . همان ص 121 و المجدی ص 431 .

[11] . المجدی ص 434 .

[12] . المجدی ص 434 .

[13] . منتقله الطالبیه ص 148 .

[14] . همان ص 165 .

[15] . منتقله الطالبیه  ص165 .

[16] . المجدی ص 435 .

[17] . منتقله الطالبیه  ص 179 .

[18] . همان ص 183 .

[19] . همان ص 214 .

[20]  . همان ص 235 .

[21] . المجدی ص 433

[22] . منتقله الطالبیه  ص 250 .

[23] . التدوین ص 250 .

[24] . منتقله الطالبیه ص 257 – 258 ، تاریخ قم ص 223 -224 .

[25] . منتقله الطالبیه ص 277 .

[26] . المجدی ص 435 .

[27] . منتقله الطالبیه ص 303 .

[28] . المجدی ص 430 .

[29] . المجدی ص 433 .

[30] . منتقله الطالبیه ص 323 .

[31] . المجدی ص 434 .

[32] . المجدی ص 435 .

[33] . همان ص 352 .

[34] . المجدی ص 431

[35] . منتقله الطالبیه ص 357 .


معرفی و نقد کتاب الانساب المشجرة

محمد مهدی فقیه بحرالعلوم

[1]

هنگامی که مقالة حسام الدین عبدالخالق با عنوان النجف مدینة ثقافیة مهملة

[2] از سوی نماینده محترم ولی فقیه در امور حج و زیارت در تاریخ 21/3/1391 برای اینجاب ارسال شد. پس از مطالعه دریافتم که مقاله‌ای متین دربارة مخطوطات نجف اشرف است که در آن دهها نسخته مخطوط از تألیفات گرانبهای بزرگان اسلام و جهان اشاره دارد. در آخر معرفی کتابهای موجود به این مطلب اشاره می‌کند که : . فضلاً عن کتاب الانساب فی خمس مجلدات، یختص بانساب العلویین و هو نادر و فرید، لیس له مثیل.»

دریافتم که دسترسی به آن برایم که بیش از 25 سال در خصوص انساب و رجال پژوهش دارم گنجی با ارزشی خواهد بود. هنوز با نمایندگی بعثة مقام معظم رهبری- دامة برکاتة- در نجف و کربلا برای تهیة این نسخه به صحبت ننشسته بودم که ناگهان خبر چاپ کتابی با عنوان الانساب المشجر را در کتابفروشی جنب کتابخانة آیة الله مرعشی رحمة دیدم و با خوشحالی تمام و نگرانی خاص آن را خریداری نمودم.

خوشحال بودم چون کتاب به صورت بسیار زیبا و با کاغذ گلاسه به چاپ رسیده و قیمتی در خوش شأن این دسته از کتابها داشت و بر روی جلد آن به اهتمام سید محمد صادق خرازی و شیخ شریف آل کاشف الغطا و سید علی موجانی نوشته شده بود که از نام این بزرگواران معلوم می‌شد که برای احیای این اثر، دقتی ویژه داشته‌اند.

اما نگران بودم که مبادا این اثر نیز مانند آثاری که از کتابخانه وزین آیة الله مرعشی رحمة و با تحشی سید مهدی رجایی در سالیان اخیر به چاپ می‌رسد دچار حذف و یا اغلاط فاحش شود. نگرانی و اضطراب بنده با خواندن مقدمة کوتاه آن در همان دقایق ابتدایی، خوشحالی بنده را به همان نگرانی تبدیل کرد که انتظارش را داشتم، زیرا با تورق در صفحات بعد، معلوم شد که ظاهر زیبا و خط بسیار عالی این اثر، آقایان را فریب داده و بدون ارایه اثر به کارشناسان خبره انساب جهت نظر خواهی، باعث شده که در مقدمه چنین بنگارند که : الانساب المشجره، نمونة نادری است از این مجموعة تألیفات، نسخه‌ای نفیس و فرید که مؤلفی ناشناس در عصر شیخ صدوق ابن بابویه قمّی» در حوالی قرن چهارم هجری قمری آن را تصنیف نموده است. متأسفانه از اصل نسخه اثری وجود ندارد اما بر حسب تصادف هنگامی که برای آخرین بار نسخه در سال 133 ه.ق شاید برای ترمیم و صحافی در اختیار یکی از اساتید مرمت کار روضة حسینی به نام آقا سید هاشم صحاف تهرانی (درگذشت 1335 ق) قرار گرفته بود به دست وی با نهایت زیبایی در قالب صفحات پیش روی تنظیم و به قلم کشیده شد.»

ادامه مطلب


 

سیر ساخت و نصب صندوق و ضریح بر مرقد امامین جوادین (علیهماالسلام)

محمدمهدی فقیه بحرالعلوم

[1] و علی

[2]

چکیده: شهر کاظمین از نظر تاریخی و جغرافیایی، یکی از شهرهای مهم تاریخ اسلام است؛ زیرا در این سرزمین، کانون علم و عشق و هنر و صنعت نهفته است.

آرامگاه امامین جوادین (علیهماالسلام) همچون خورشیدی در قلب شهر کاظمین قد برافراشته و نورافشانی می‌کند و عطر دل‌انگیز آوای توحید و صلای عشق و معنویت از گلدسته‌های آن، مشام جان عاشقان را همواره نوازش می‌دهد.

هنر اسلامی و ایرانی بر در و دیوار، صحن و رواق، روضه و سرداب، صندوق و ضریح حرم، کاشی‌کاری و نقاشی، میناکاری ، تذهیب و . نهایت سلیقه و هنر در معماری و طراحی حرم مشاهده می‌شود و چشم هر بیننده را نوازش می‌دهد.

این گنبد و بارگاه، خورشید درخشان زمین است و شکوه و جلال و عظمت و زیبایی از آن پرتوافکن است. نقاشی‌ها و تزینات دیگران، به خصوص تذهیب روضه منور و خاتم‌کاری صندوق و قلم‌زنی‌های ضریح مطهر، چشم هر بیننده را خیره می‌سازد.

از آنجایی که پرداختن به تمامی زوایای مختلف حرم مطهر جوادین (ع) خود کتابی را می‌طلبد، لذا در این مقاله سعی شد تا صندوق و ضریح مطهر این دو امام در طول اعصار و قرون، بررسی شود تا ضمن معرفی آن، که از آثار نفیس هنری است، جوابی به برخی مغرضان باشد که ساخت صندوق و ضریح، حتی بین اهل‌سنت و بزرگان آنان، رواج داشته و بزرگان و امیران و پادشان دوره‌های گوناگون، به تعمیر صندوق  و ساخت ضریح همت داشته‌اند.

کلیدواژه‌ها: امام موسی کاظم (ع)، امام محمد جواد (ع)، کاظمین، مرقد، صندوق، ضریح، روضه منور.

ادامه مطلب


تاریخچه انتقالِ جنائز به عتبات عالیات (شهرکربلا)

نویسنده: محمد مهدی فقیه بحرالعلوم

[1]

چکیده

انتقال مردگان به اماکن مقدس، یکی از فرهنگ‌های مخصوصِ جوامع شیعی است که از دیرباز بین شیعیان، رواج داشته است. این سنت در برخی خاندان‌ها و عالمانِ شیعی به قدری ریشه‌دار بوده که اگر امکان نقل جسد در زمان فوت نبوده، جسد موقت دفن می‌شده و پس از رفع موانع، به مکانِ مقدسِ مورد وصیت، منتقل می‌شده است. در ایران نیز این فرهنگ، جاری بوده و هست. برخی وصیت می‌کردند جسد آنان درمشهد و حرم اما علی بن موسی الرضا(ع) و یا در قم، حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) دفن شوند و برخی دیگر، تاکید داشتند که جسد آنان به عتبات عالیات منتقل و در آنجا به خاک سپرده شود که سهم کربلا ونجف، از همه شهرهای مقدس عراق، بیشتر بوده است.در اینکه انتقال جسد به عتبات از چه زمانی شروع شده بین مورخان معاصر اختلاف است اما در دوره صفویه این سنت رواج داشته ودردوره قاجاریه به اوج خود رسیده است.این مقاله، به بررسی تاریخچه وگزارشهای انتقال جنائز به عتبات عالیات و به شهر کربلا و نجف است که نگاهی به گزارش جهانگردان ووضع بهداشت و نحوه حمل و مشکلات آن می پردازد.

کلید واژه: انتقال مردگان، عتبات عالیات، کربلا، نجف، کاظمین، دوره آل بویه ، دوره قاجاریه

ادامه مطلب


بررسی نقش شیعیان در تدوین منابع مربوط به مزارات

 

محمد مهدی فقیه محمدی جلالی بحرالعلوم

[1]

مقدمه

بخشی از منابع مکتوب تاریخی گذشته به " مزارات " یا " کتب مزاریه " اختصاص دارد.علم مزارشناسی سابقه‌ای بیش از دو هزارساله دارد و قرآن کریم نیزدر سوره تکاثر (الهاکم التکاثر حتّی زرتم المقابر) به آن اشاره نموده است. مزارشناسی زیرمجموعۀ نسب‌شناسی و تاریخ نگاری محلی است و مزارشناسان برای تعیین قبر شخص یا اشخاص چند قاعده دارند که بایست به آن توجه داشت. به جهت کثرت مزارات شیعیان در سراسر عالم، چنین تصور می رود که شیعیان مبدع علم مزار شناسی هستند اما تا نیمه دوم قرن دهم هجری هیچ اثری از تدوین کتاب مزار شناسی به دست شیعیان یافت نمی شود هرچند آنان در ساخت و توسعه مزارات همت قابل وصفی داشتندو در تالیف کتب مزاریه که بیشتر به نحوه زیارت و ثواب آن و اسناد زیارتنامه های ماثور که مخصوص امامان شیعه و به ویژه امیر مومنان و امام حسین(ع) است می پرداختند. در این رساله سعی می شود علاوه بر ریشه یابی مزارشناسی، به نقد و معرفی آثار تالیقی توسط اهل سنت و شیعیان و نیز اشاره ای به روش شناسی مزارشناسان در تعیین مراقد بپردازیم.

کلید واژگان : مزارات، مزارشناسی، مزار نویسی، شیعیان و کتب مزارات و

ادامه مطلب


فرزندان سلطان علی (مشهد اردهال)

مقدمه

علی بن محمد باقر(ع) فرزند امام باقر(ع) و از اصحاب برادرش امام صادق(ع)

[1] است. علی وخواهرش زینب ازمادری کنیز (ام ولد) به دنیا آمدند.

[2]چنین مشهور است که عده‌ای از دوستداران اهل بیت(ع) از اهالی چهل حصران و فین کاشان نامه‌ای خدمت امام باقر (علیه‌السلام) نوشتند، که چون ما از محضر شما دور هستیم یکی از فرزندان خود را برای راهنمایی و تربیت و تعلیم احکام به جانب ما بفرستید. آن حضرت فرزند خود، علی بن محمد(ع) را با رسولان روانه کاشان کرد و اسباب سفر آن حضرت را برادرش امام صادق(ع) فراهم نمود.

[3]

گویند: هنگام ورود سید علی، در فین حدود ۶ هزار نفر برای استقبال آمدند. وی مدتی در جاسب و خاوه مشغول هدایت مردم بود و بیشتر در مسجد جامع کاشان -که فعلا در کوی میدان کهنه واقع است - مشغول عبادت بود و شیعیان برای ادای نماز جمعه خدمتش مشرف می‌شدند، و کرامات زیادی مشاهده می‌نمودند.

[4]

تذکره نویسان  محلی گویند علی بن محمد، نامه‌هایی برای پدر بزرگوارش به مدینه می‌فرستاد و حالات خود و شیعیان را بیان می‌فرمود، تا در سال ۱۱۴ هجری قمری خبر شهادت پدر بزرگوارش به آن حضرت رسید.

[5]

بعد از حدود سه سال از شهادت امام محمد باقر(ع) در سال ۱۱۶ق، مخالفین، علی بن محمد را به همراه عده‌ای از دوستان و موالیان و منسوبین به وی شهید کردند. از آنجا که ۲۷ جمادی‌الثانی در سال شهادت علی بن محمد مصادف با ۱۷ مهر بوده، هر سال به مناسبت سالگرد وی در جمعه دوم مهر مراسم قالی شویان همراه با عزاداری کنار قبرش برگزار می‌شود.

[6]

نقل شده است وی در لحظه وفات به شخصی به نام خواجه ملک شاه وصیت کرده است:

(ای دوست موافق! وصیتی چند دارم، باید به وصایای من عمل کنی:

    برادرم و نور دیده‌ام (سلطان محمود) از ترس دشمنان در خانه عبدالکریم بارکرسی پنهان شده است. کوشش کن او را به مردم چهل حصاران و فین رسانی که به وی آسیب نرسد.

    نامه‌ای به حضرت برادرم امام صادق(ع) عرضه کن و تمام وقایع و شرح غربت و مظلومی مرا بده و ذکر کن که مردم با من چه‌ها کردند و نگذاشتند، یک دفعه دیگر به خدمتت برسم.

    سلام مرا به دوستان فین و چهل حصاران برسان و بگو قبر مرا در همان محلی قرار دهند که به شما نشان داده‌ام و تخلف نورزند.

[7]

ادامه مطلب


راویان و اصحاب ائمه: از خاندان عمر اشرف

در میان فرزندان ائمه:، فرزندزادگان عمر اشرف، بیشترین اصحاب ائمه: را با وجود درک محضر هشت تن از ائمه:، به خود اختصاص داده‌اند. برخی از این فرزندزادگان، تنها از راویان و محدثان به ‌شمار می‌آمدند و در غیبت صغری می‌زیستند، که در اینجا طبق حروف الفبا، به اسامی و روایاتشان اشاره می‌کنیم.

ادامه مطلب


شهداء و انقلابیون از خاندان عمر اشرف

در میان نسل عمر اشرف، سادات زیادی بر اثر ظلم عمال بنی‌عباس و به دست حاکمان آن، به شهادت رسیدند. بسیاری نیز علیه ظلم و ستم عباسیان قیام کردند، که یا به اسارت کشیده شدند یا به زندان افتادند و سرانجام به شهادت رسیدند. در اینجا به اختصار، برخی از شهدا و انقلابیون از فرزندان عمر اشرف، معرفی می‌شوند:

الف) جعفر بن علی بن حسن بن علی بن عمر اشرف

وی سیدی گران‌قدر و شریف بود. مادر او و برادرش، حسن بن علی الاطروش، کنیزی به نام حبیبه نام داشت.

[1] وی در جنگی که بین محمد بن زید داعی و مخالفان او در اطراف نیشابور به وقوع پیوست، به شهادت رسید.

[2] آرامگاهش در دروازة نیشابور سابق قرار داشت

[3]، که اینک در شهر دامغان است.

ادامه مطلب


روایات عمر اشرف

از عمر اشرف، روایات زیادی در منابع شیعی ذکر شده یا او در سلسله مدارک بسیاری از روایت‌ها قرار داشته است، که در اینجا به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

الف) برطرف کردن مشکل مردم

مثنی بن ولید حناط، از فطر بن خلیفه از عمر اشرف روایت می‌کند که او گفت: پدرم از رسول خدا9 روایت کرد که ایشان فرمود: مَنْ رَدَّ عَنْ

[1] قَوْمٍ مِنَ الْمُسْلِمِینَ عَادِیَةَ

[2] مَاءٍ أَوْ نَارٍ، وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ».

[3]

از علی بن حکم، از مثنی بن ولید حناط، از فطر بن خلیفه، از عمر بن‏ علی‏ بن‏ الحسین‏، از پدرشصلوات اللَّه علیه روایت است که گفت: رسول خدا9 فرمود که هر که ضرر آب یا آتش را از گروهی از مسلمانان برگرداند و نگذارد که به ایشان برسد، بهشت برایش واجب می‌شود».

[4]

ادامه مطلب


خدیجه، بنت عمر اشرف

وی از محدثان شیعه است و روایات متعددی از او از سوی عبدالله بن ابراهیم بن محمد جعفری، نقل شده است.

[1] او با حسین ذی الدمعة بن زید الشهید بن امام سجاد7، ازدواج کرد و ثمره آن، سه فرزند به نام‌های یحیی، سکینه و فاطمه بود.

[2] مِزی، خدیجه و زینب را بر شمار فرزندان خدیجه، دختر عمر اشرف، افزوده است.

[3]

از نوادگان او می‌توان به شخصیت‌های ذیل اشاره کرد:

  • · محمد بن قاسم بن علی الاصغر بن عمر الاشرف، که در سال 219 ه‍ .ق در ایام معتصم، در طالقان قیام کرد. سپس عبدالله بن طاهر، او را دستگیر، و در بغداد محبوس کرد. وی سرانجام در بغداد درگذشت.

    [4]

  • · ابومحمد حسن بن علی بن حسن بن علی بن عمر الاشرف، مشهور به اطروش، مُجدد دولت علویان طبرستان، متوفای سال 304 ه‍ .ق و از علمای بنام اهل بیت: بود.

    [5]



[1]. کلینی،الکافی، ج1، ص4؛خوئی، معجم رجال الحدیث، ج11، ص62، ج20، ص36 و ج24، ص134.

[2].زبیری، نسب قریش، ص24.

[3]. مزی، تهذیب الکمال، ج6، ص377.

[4]. فخر رازی، الشجرة المبارکه، ص136؛ عمری علوی، المجدی ، ص150؛ بیهقی، لباب الانساب، ج2، ص445؛  ابن طباطبا، منتقلة الطالبیه، ص70،  اصفهانی،مقاتل الطالبیین، صص383 ـ 392؛  طبری،تاریخ الطبری، ج10، ص305؛ مسعودی،مروج الذهب، ج3، صص464 و 465؛ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج4، صص233 و 234.

[5]. فخر رازی،  الشجرة المبارکه، ص136؛تاریخ طبری، تاریخ الطبری، ج11، صص408 و 409؛  مسعودی،مروج الذهب، ج4، صص217، 278 و 279؛ نجاشی،رجال النجاشی، صص57 و 58؛ طوسی، رجال الطوسی، ص385؛ ابن اثیر،  الکامل فی التاریخ، ج5، صص72 و 73؛ ثعالبی،یتیمة الدهر، ج4، صص54 و 55؛ ابن طقطقی، الاصیلی ، صص278 و 279.


موسی بن عمر اشرف

وی، فرزند سوم عمر اشرف، و به کردم» مشهور بود. مادر او، ام موسی، دختر عمر بن امام علی7 بود.

[1] بیهقی او را بدون فرزند معقب می‌داند.

[2] او تنها یک دختر به ‌نام صفیه داشت، که ابتدا به عقد سید قاسم بن علی بن عمر اشرف درآمد و از او فرزندی به نام محمد به دنیا آورد

[3] و سپس با یحیی بن حسین ذی الدمعه بن زید شهید، ازدواج کرد و ثمره آن، یک فرزند به ‌نام احمد بود.

[4]

ابن حزم، معتقد است که او با عبیده، دختر زبیر بن هشام بن عروه بن زبیر بن عوام، ازدواج کرد و ثمره آن، یک فرزند به ‌نام عمر بود.

[5]



[1] ابن سعد،الطبقات الکبری، ج4، ص324.

[2].بیهقی، لباب الانساب، ج1، ص443.

[3]. بخاری،سر السلسلة العلویه، ص55؛ عقیقی، المعقبین، ص92.

[4]. ا عقیقی،لمعقبین، ص93.

[5]. ابن حزم،جمهرة انساب العرب، صص53 و54.


محمد بن عمر اشرف

دومین فرزند معقب عمر اشرف، محمد نام داشت

[1]، که از او به محمد اکبر یاد می‌شود.

[2] او مکنی به ابوحفص

[3] و ملقب به مضیاف

[4] بود. وی در مدینه ساکن بود

[5] و به او الهاشمی المدنی

[6] می‌گفتند. ابن حجر، او را با عنوان محمد بن حفص یاد می‌کند.

[7] مادرش ام ولد

[8]، کنیزی به نام زهره

[9] بود. اما ابن سعد، مادرش را ام موسی، دختر عمر بن امام علی 7 ذکر می‌کند.

[10] محمد بن عمر اشرف، سه فرزند به نام‌های علی، حسین و عمر داشت

[11]، که فرزندانش در حجاز، به بنی الاضیاف خوانده می‌شدند.

[12] ابونصر بخاری، فرزند چهارمی به نام محمد بر تعداد فرزندان او افزوده است.

[13]

ادامه مطلب


علی اصغر بن عمر اشرف

وی سیدی گران‌قدر، از راویان احادیث و از اصحاب امام صادق7 بود.

[1] اسحاق، پسر امام صادق7، حسین بن زید شهید، محمد بن اسماعیل ویزید بن عبدالله بن الهاد، از او روایت نقل می‌کردند.

[2] ابن حجر عسقلانی، او را در طبقه هشتم

[3] و ذهبی، او را قلیل الروایه توصیف می‌کند.

[4]

شیخ طوسی در رجالش، او را از اصحاب امام صادق می‌داند.

[5] ابونصر بخاری از او با عنوان علی بن اشرف یاد می‌کند و سادات شجری را به او منسوب می‌داند و می‌نویسد: شچره، روستایی در هفت میلی مدینه و از میقات‌هاست».

[6] صفدی، وفات وی را پس از سال 160ه‍‍ .ق ذکر می‌کند

[7]؛ اما از محل وفات و دفن او، گزارشی نقل نمی‌کند. پرواضح است که او باید در شجره یا در مدینه، درگذشته یا دفن شده باشد. او برادری به ‌نام علی اکبر دارد، که بنا به گفته ابوالحسن عمری نسابه، از اصحاب امام صادق7 بود و از آن حضرت، روایت نقل می‌‌کرد و فرزندی نداشت.

[8]

 

ادامه مطلب


عمر اشرف فرزند امام سجاد(ع)

وی، نخستین فرزند امام سجاد7 بود، که از او به شایستگی یاد می‌شود. عمر، مکنّی به ابوحفص

[1] و ابوعلی

[2] و ملقب به اشرف

[3] بود. به آن دلیل به این نام ملقب شد، تا فرقی بین او و عمر فرزند امام علی7 باشد؛ زیرا پسر امام علی7، از یک جهت و عمر فرزند امام سجاد7، از دو جهت (پدر و مادر)، شرافت نسب داشتند. ازاین‌رو اولی به عمر اطرف و دومی به عمر اشرف خوانده شدند.

[4] چنانچه همین شرافت نسبی، باعث شد میان فرزندان جعفر طیار، اسحاق عریضی را اطرف

[5]، و اسحاق بن علی زینبی

[6] را اشرف ملقب سازند.

[7] عمر اشرف از برادرش زید شهید، بسیار بزرگ‌تر

[8] بود.

ادامه مطلب


زن و فرزندان عمر اشرف

ابوالحسن عمری نسابه، تعداد فرزندان عمر اشرف را پانزده تن ذکر می‌کند که عبارت‌انداز: محسّنه یا محبّه، سیّده، اُم حبیب، عبده، خدیجه، جعفر اکبر (معروف به بنین و مادرش از قبیله نوفلیه بود)، جعفر اصغر (مادرش کنیز بود)، اسماعیل (معروف به ابن عمریه)، موسای اکبر، موسای اصغر، حسن، ابوعمر ابراهیم (معروف به حسن)، علی اکبر (وی از امام صادق7 حدیث نقل می‌کرد)، محمد اکبر و علی اصغر.

[1]

عبیدلی نسابه، تداوم نسل عمر را تنها از دو فرزند او به اسامی علی و محمد می‌داند.

[2] این دو بزرگوار، هر دو از محدثان شیعه و از اصحاب امام صادق7 بودند. محمد بن عمر اشرف، در سال 171ه‍ .ق در سن 64 سالگی درگذشت.

[3] ابونصر بخاری، جعفر را نیز جزو معقبین دانسته و مادرش را از نوفلیه می‌‌داند.

[4] نام مادر جعفر، ام اسحاق، دختر محمد بن عبدالله بن حارث بن نوفل بود.

[5] یوسف بن حاتم شامی، فرزند دیگری به نام احمد، بر فرزندان عمر افزوده و روایتی نیز به شرح ذیل به او نسبت داده است: احمد بن عمر بن‏ علیّ‏ بن‏ الحسین‏، از پدرش، از جدش، از امام سجاد7 روایت کرد که آن حضرت فرمود:

إنّ اللّه تعالی أخذ میثاق من محبّینا و هم فی أصلاب آبائهم فلا یقدرون علی ترک ولایتنا، لأنّ اللّه حسّن رأیهم علی ذلک.

[6]

به‌درستی خداوند از دوستداران ما، پیمان گرفت درحالی‌که در صلب پدرانشان بودند، به همین خاطر قادر به ترک ولایت ما نیستند و خداوند عقیده‌شان را بر آن نهاده است.



[1].  عمری علوی،المجدی ، صص344 و 345.

[2]. شیخ الشرف،تهذیب الانساب، ص186؛ فخررازی،الشجرة المبارکه، ص135.

[3]. طوسی ،رجال الشیخ ، ص112؛ بروجردی،طرائف المقال، ج2، صص20 و 77؛حاکم نیشابوری، مستدرک علی الصحیحین، ج11، صص7 و 67.

[4].  بخاری،معالم انساب العلویین، ص185.

[5].  ابن سعد،الطبقات الکبری، ج5، ص324: شیخ الشرف، تهذیب الانساب، ص186.

[6].قمی، الدر النظیم فی مناقب الأئمة ، ص807.


آرامگاه منسوب به عمر اشرف

زیارتگاه منسوب به عمر اشرف، در دو کیلومتری شرق شهر ناصریه به طرف بطحا، در کنار نهر فرات و در منطقه شطرهه واقع شده و بسیار مورد توجه اهالی است. به گفته علامه حرزالدین، این زیارتگاه، در اواخر عهد عثمانی در عراق مشهور شد و گویند، فلسفه وجودی آن، بر اثر خواب بوده است و نزد آل زوید

[1]، یکی از طوایف قبیله البدور، از احترام بسیاری برخوردار است و به شریف شهرت دارد.

[2]

ساختمان بقعه، قدیمی و دارای صحن وسیع، حرم، گنبد و رواق است. گنبد بنا به شکل کلاه‌خودی بلند به قطر 6 و ارتفاع 12 متر از سطح زمین است و با کاشی‌های لاجوردی، تزیین شده است. مساحت کل ساختمان، نزدیک به 1000متر است که بیشتر آن را شبستان و رواق‌ها احاطه کرده‌اند. دیوارها با آیات قرآن و احادیث نبوی تزیین شده و بر روی مرقد، ضریح فی به ابعاد 2× 5/1 و ارتفاع 5/2 متر، نصب شده است. ساختمان آرامگاه را متعلق به سال 1352ه‍ .ق دانسته‌اند؛ اما در حدود سی سال قبل، شبستان و رواق‌‌ها به آن افزوده شد.



[1] . ظاهرا آل زوید از متولیان بقعه می باشند.

[2]. حرزالدین، مراقد المعارف، ج2، ص111؛ عامری، معجم المراقد و المزارات فی العراق، صص278 و 279.


خاطراتی از حج‌گزاری عضدالدوله دیلمی

محمدمهدی فقیه بحرالعلوم

[1]

چکیده

عضد الدوله دیلمی، یکی از پادشاهان آل‌بویه بود که توجه فراوانی به پاسداشت علما و سادات داشت و آثار بسیاری از اهل ‌بیت: در عتبات عالیات و نیز مزارهای امامزادگان در ایران را احیا کرد. او در قرن چهارم می‌زیست و بنا به گزارش برخی از مورخان و نسب‌شناسان، به حج رفت و در آنجا با یکی از علویان آشنا شد که منجر به اتصال نسل او به نسل پیامبر خدا9 در ایران شد.

کلید واژه‌ها: آل بویه، عضدالدوله، حج، سادات.

مقدمه

نهاد حج، همواره در تاریخ اسلام اهمیت ی، اجتماعی و اقتصادی زیادی داشته است. حکام مسلمان از نظر ی سعی می‌کردند با شرکت فعال در انجام مناسک حج، ذکر نامشان در خطبة نماز جمعه در مکه و اقدامات خیرخواهانه در آنجا، در میان مسلمانان، اعتبار، مقبولیت و مشروعیت کسب کنند. این مسئله برای امرایی که از قرن سوم در گوشه و کنار خلافت عباسی ظهور کردند، اهمیت بیشتری داشت؛ زیرا آنها موقعیت متزلی در مقابل دستگاه خلافت داشتند و برایشان ضروری بود تا بدین وسیله، در میان مسلمانان اعتبار و مشروعیت کسب کنند.

عضدالدوله دیلمی، یکی از بزرگ‌ترین حاکمان ایرانی بود که در زمان فرمانروایی او، حکومت آل بویه به اوج اقتدار و شکوفایی خود رسید و در این دوران، خلفای عباسی بازیچه دست آل بویه بودند.

عضدالدوله به دلیل گستردگی قلمرو و فتوحات، احترام به دانش و دانشمندان، سادات و علویان، ایجاد مؤسسات علمی و فعالیت‌‌های عمرانی، از شهرت ویژه‌ای برخوردار است.

در این مقاله مختصر، ضمن نگاهی بسیار کوتاه به زندگی این حاکم مقتدر، به یکی از وقایع مهم زندگانی او در دوران کوتاه عمرش خواهیم پرداخت که به بهانه حج‌گزاری، منجر به وجود نسل پاکی از پیامبر خدا9 و از تبار امام حسن مجتبی7 در ایران شد.

ادامه مطلب


بقعه میر علمدار-بوشهر

بقعه میر علمدار در کوی بهمنی، خیابان میر علمدار  دریک کیلومتری امامزاده عبدالمهیمن بوشهر، قرار دارد.
از زمان احداث بنای اولیه بقعه متبرکه تاکنون، چندین بار به علت فرسایش بنای ساختمان بقعه تخریب و بازسازی شده است. ساختمان قبلی بقعه که از سنگ و گل و به صورت محقر ساخته شده بود در دهه 70 تخریب و بازسازی می گردد. این مجموعه شامل مسجد، ساختمان بقعه، حسینیه، خانه عالم، سالن ورزشی، سالن کتابخانه و آمفی تئاتر، آبدارخانه دو باب مغازه تجاری و سرویس بهداشتی می باشد.

شهرت محلی و نسب شریف

درباره شخص مدفون در بقعه ،اطلاع دقیقی در اختیار نیست؛ ولی در بین اهالی سه روایت در این مورد مطرح می باشد:

1-از سرداران ایرانی

برخی به استناد منابع متقدم و جنگ هایی که در بوشهر و بندر سیراف سابق  توسط سپاه اسلام و ایرانیان صورت گرفته ؛ خفته در این مکان را یکی از سرداران ایرانی می دانند که در هجوم مسلمانان برای فتح بوشهر کشته شده است و بعدها به میر علمدار خوانده شده است.

منشاء این ادعا به درستی معلوم نیست ویقینا با واقعیت نیز مطابقت ندارد.زیرا کشور یا شهری که سقوط  کرده ؛ دلیلی ندارد برای سرداران شکست خورده خود با حضور فاتحان بنای یاد بود ساخته باشند. خصوصا رسم اعراب بر این بود که سر فرمانده سپاه را برای پیشکش و اضهار فتح ، برای خلیفه ارسال می داشتند و بدن او و دیگر سربازان را یکجا دفن می کردند.

راجع به فتح بوشهر و شهر های آن گزارشهای متفاوتی به دست ما رسیده است . به گزارش یعقوبی، توج

[1] که یکی از  شهرهای فارس است درسال 13ق/634م به روزگار ابوبکر، به دست عثمان بن ابی‌عاص که توسط افراد قبیلۀ عبدقیس همراهی می‌شد، گشوده شد.

[2] اما دیگر مورخان، فتح این شهر را به روزگار عمربن خطاب دانسته‌اند.

[3] بلاذری و قدامة بن جعفر فتح این شهر را در 19ق/640م،

[4] و ذهبی آن را در 21ق/642م به دست عثمان بن ابی‌عاص ذکر کرده‌اند

[5].

طبری از دو جنگ مسلمانان با اهالی توج یاد کرده است که جنگ دوم در 23ق روی داده است.

[6] اگر سخن طبری را بپذیریم، می‌بایستی که اهالی این شهر پس از گشوده شدن نخستین آن به دست عرب‌ها، آنان را از شهر رانده باشند و بار دیگر در 23ق این شهر مجدداً به دست عثمان بن ابی عاص فتح شده باشد. ابن بلخی نیز از دوبار لشکرکشی عرب‌ها به ایالت فارس و شهر توج خبر می‌دهد که نخستین‌بار به فرماندهی علاءبن حضرمی، و بار دوم توسط عثمان بن ابی عاص صورت گرفته است. اما برخی از منابع، فاتح توج را مجاشع بن مسعود معرفی کرده‌اند.

[7]

مجاشع از سردارانی بود که در خلافت عمر همراه ابوموسى اشعری فرماندهی گروهی از نیروهای عرب را در یورش به خوزستان برعهده داشت و احتمالاً وی از طرف ابوموسى اشعری برای کمک به اعرابی که از راه دریا به فارس تاخته بودند، مأمور شده بود.

عربها که از جانب بصره وارد خوزستان شده بودند، با نیروهای عثمان بن ابی‌عاص که از جانب دریا وارد فارس شده بودند، در نزدیکی ارجان به یکدیگر پیوستند که منجر به فتح دیگر شهرهای فارس و خوزستان شد و احتمالاً این اختلاف میان منابع تاریخی دربارۀ فتح این شهر و فاتح آن از همین‌جا ناشی شده است.

[8]

منابع تاریخی تأکید دارند که این شهر به دست عثمان بن ابی‌عاص، بازسازی گردید و وی پس از بنا کردن مسجدی، آنجا را پایگاه مسلمانان قرار داد.

میرزا حسن حسینی فسایی درباره فتح توج و بوشهر می نویسد ".چون عثمان بن ابی العاص شهر توج را بگشود، شهرک نام ، مرزبان فارس به جانب ریشهر گریخت و سپاه انبوهی در گرد خود حاضر داشت و عثمان برادر خو "حکم" را برای تسخیر شهر ریشهر روانه داشت . پس جنگ سختی میانه عرب و عجم درافتاد و عجم شکست یافت و شهرک مرزبان کشته گشت و شهر ریشهر را مسخر ساختند."

[9]

بر این اساس برخی تصور نموده اند که این مکان مدفن شهرک ، مرزبان سپاه ایرانی است که در مقابل سپاه مسلمانان کشته شده است . اما اینکه او را میر علمدار بخوانند با این بقعه چه ربطی دارد ، نگارنده هیچ تناسبی را برای آن قائل نیست و اساسا این قبر را متعلق به شهرک مرزبان سپاه اسلام نمی داند.

ادامه مطلب


فرزندان محمد بن حنفیه و مزارات منسوب به ایشان

محمد حنفیه  فرزندان زیادی داشت که به اجمال به معرفی آنان می پردازیم: مطابق سخن برخی انساب نگاران محمد حنفیه دارای 24 فرزند بود که 14 نفر از آن ها پسر و 10 نفر دختر بودند.

[1] و اعقاب وی از دو پسرش علی و جعفر می باشد.

از میان انساب نگاران، عبیدلی نسابه، برای محمد حنفیه، شش فرزند نام برده که عبارتند از: جعفر، علی، عون، ابراهیم ملقب به شعر، قاسم و ابوهاشم عبدالله.

[2] اما ابوالحسن عمری نسابه، تعداد فرزندان محمد حنفیه را 24 تن به این نام‌ها، برشمرده است که عبارتند از: بریکه؛ ام سلمه؛ حماده؛ علیّه؛ اسماء؛ ام القاسم؛ جمانه؛ ام ابیها؛ رقیه؛ ریطه؛ حسن؛ جعفر اکبر؛ علی اکبر؛ علی (که گویا ملقب به اصغر بود)؛ عبدالرحمان؛ طالب؛ عون الاکبر؛ عون؛ عبدالله اکبر؛ عبدالله؛ حمزه؛ ابراهیم؛ قاسم؛ جعفر اصغر.

[3]

ادامه مطلب


فرزندان ابراهیم بن مالک اشتر و بقاع منسوب به آنان

 در برخی منابع نام پنج تن در زمره فرزندان ابراهیم به چشم می‌‌خورد: نعمان، مالک، محمد، قاسم و خولان.

[1]

1 . نعمان

وی فرزند بزرگ ابراهیم بود از این رو ابراهیم به ابونعمان کنیه گرفت و مردم بیشتر او را ابونعمان» می‌‌خواندند و به این

کنیه شهرت داشت.

[2] نعمان را همانند پدر و جدش از شجاعان دانسته و از رؤسا قلمداد کرده اند. وی تا اوائل سده دوم هجری در قید حیات بود. او و دیگر نخعیان در تحولات ی نظامی عصر امویان نقش داشتند. هنگامی که یزید بن مهلب بن ابی صفره بر ضد امویان به پا خاست و یزید بن عبد الملک بن مروان(حک: 1010_105ق.) را از خلافت خلع کرد و بر بخشهایی از عراق تسلط یافت. نعمان در لشکر او بود. چنان که در حمله مسلمه بن عبد الملک به عراق، یزید بن مهلب، نعمان بن ابراهیم بن اشتر را به سالاری دو قبیله مذحج و اسد، منصوب کرد.

[3] نعمان در درگیری میان طرفداران دو نیروی متخاصم، جزو اولین کسانی بود که به قتل رسید.‏

[4]

مطابق قول دیگری، پس از قتل یزید بن مهلب و هزیمت یارانش ، خاندان مهلب در بصره گرد آمدند پس از آن سوار کشتی شده و با عبور از دریا به کرمان رفتند. با فراهم شدن طرفداران آل مهلب، آنان مفضل بن مهلب را به ریاست برگزیده و با مدرک بن ضب کلبی که از سوی مسلمه بن عبد الملک به تعقیب آنان فرستاده شده بود، جنگیدند که نعمان بن إبراهیم نخعی در این نبرد کشته شد.

[5]

مشهور است که قبیله نخع با مهلب هم پیمان شدند و با ریاست آنان بر ضد امویان فی جنوب عراق جنگیدند. با قتل یزید بن مهلب، آنان به سمت ایران عقب نشستند. در پی آن مسلمة بن عبدالملک ، مدرک بن ضب کلبی را برای تعقیب خاندان مهلب فرستاد که وی بر مفضل بن مهلب در شیراز دست یافت و در نبردی نعمان بن

ابراهیم بن

مالک

اشتر همراه مفضل به قتل رسید. به دنبال آن سپاهیان یزید بن المهلب در خواست امان کردند.

[6]

ادامه مطلب


حدیث سَلُونی

 

واژه شناسی

حدیث:حدیث برگرفته از حدث» یا حدوث» به معنای وقوع و ظهور است. بر این اساس، کلمه حدیث مصادیق متعددی دارد که از آن جمله سخن و کلام است. به سخن و کلام هم از آن رو حدیث می­گویند که به تدریج به وجود می­آید. در قرآن هم به معنای کلام و سخن» به کار رفته است.

[1] حدیث در آیاتی چون: اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ»؛

[2] وَمَنْ یُکَذِّبُ بِهَذَا الْحَدِیثِ»؛

[3] و فَلْیَأْتُوا بِحَدِیثٍ مِثْلِهِ»

[4] به این معناست. این واژه در علم حدیث به نوع خاصی از کلام اطلاق می­شود یعنی کلامی است که از قول یا فعل یا تقریر معصوم(ع) حکایت می­کند.

[5]

حدیث سلونی، حدیثی که امام علی علیه السلام بارها از مردم خواست که از وی هرچه می­خواهند بپرسند.

ادامه مطلب


امامزاده ابراهیم- هندیجان {جیری علیا }

مشهور به " شاه ابراهیم " ، بقعه این  امامزاده در روستای جیری علیا  از بخش چم خلف عیسی شهر هندیجان واقع شد ه است.

بنایى قبلى که از خشت وگل ساخته شده بود و داراى گنبد، ایوان و حرم بود، در سالیان اخیر تخریب گردید و به جاى آن، بناى کنونى به ابعاد 25×25 متر در حال ساخت است. در وسط آن، بین ستون هایى که جهت احداث گنبدخانه تعبیه شده، ضریح آهنى به ابعاد 1×2 متر قرار دارد.

ادامه مطلب


امامزاده ابراهیم ـ بهبهان  {خیابان عدالت }

مشهور به شاهزاده ابراهیم»، بقعه باشکوه این امامزاده در خیابان عدالت شهر بهبهان قرار دارد.

بنایى مجلّل و قدیمى که به جا مانده از دوره صفویّه و شامل ایوان، گنبد، حرم و صحن است. مرقد امامزاده در اتاقى به ابعاد 8×8 متر قرار دارد که چهار زاویه آن را با ایجاد چهار طاق نما به دایره تبدیل نموده و در نتیجه، گنبد شلجمى بنا به قطر 6 و ارتفاع 8 متر را بر آن استوار ساخته اند. در ساقه گنبد تعداد هشت پنجره مشبّک گچى تعبیه شده است. کف و ازاره حرم با سنگ مرمر پوشش یافته و الباقى دیوار، داراى رسمى بندى و نقّاشى مى باشد. در وسط بقعه، ضریح آلومینیومى به ابعاد 2×2 متر با رنگ طلایى قرار دارد.

ادامه مطلب


امامزاده ابراهیم ـ باغملک { منجنیق }

بقعه این امامزاده بر فراز تپّه اى در شهر منجنیق، با چشم انداز فوق العاده زیبا قرار دارد.

بنایى قدیمى و به جا مانده از دوره صفویّه است که ظاهراً قبل از آن نیز وجود داشت و سپس در زمان صفویّه بازسازى شده است.

ادامه مطلب


امامزاده ابراهیم ـ باغملک{ سرحانى }

بقعه این امامزاده در بالاى تپّه اى خارج از روستاى سرحانى، با چشم انداز فوق العاده زیبا واقع شده است.

بنایى زیبا و قدیمى و به جا مانده از دوره صفویّه که شامل ایوان، شبستان و حرم مى باشد. ایوان بقعه رو به جانب شمال باز مى شود و طرفین آن، دو در کوچک تعبیه شده و به شبستان کوچک بقعه که به ابعاد 5×6 متر است، راه مى یابد. شبستان داراى طاق بندى و توسّط 2 پلّکان به عمق حرم راه مى یابد. اتاق مرقد یا حرم به صورت مربّع و به ابعاد 4×4 متر مى باشد که چهار زاویه آن را با ایجاد چهار طاق نماى کوچک به هشت ضلعى تبدیل نموده و سپس گنبد بنا را که از داخل به صورت چترى و 18 پَر است، بر آن ساخته اند.

گنبد بنا از خارج به صورت مطبق و در 12 پلّکان، به ارتفاع تقریبى 4 متر طرّاحى شده است. در ضلع غرب و شرق اتاق، چهار طاقچه کوچک قرار دارد که ظاهراً جهت روشن کردن شمع مى باشد. در وسط بقعه صورت قبرى است که به اندازه 60 سانتى متر از کف بقعه ارتفاع دارد و روى آن پارچه سبز انداخته اند. قبر مرحوم آقا سیّد میرزا مرعشى در شبستان بقعه قرار دارد. زمین زیارتگاه حدود دویست مترمربّع است که به عنوان قبرستان مورد استفاده قرار مى گیرد. متأسّفانه از سلسله نسب شخصیّت مدفون در بقعه اطّلاع دقیقى حاصل نشد!


امامزاده ابراهیم ـ ایذه{کارتا}

مشهور به سلطان ابراهیم»، بقعه باشکوه این امامزاده در 42 کیلومترى شهر ایذه، در جنوب روستاى صالح به نام کارتا، روى تپّه اى طبیعى با چشم اندازى زیبا واقع شده است.(1)

بنا، قدیمى و متشکّل از دو گنبدخانه و اتاق هاى ورودى است که هر یک به یکدیگر راه دارند. بناى اصلى و بزرگ، متعلّق به سلطان ابراهیم مى باشد. در قسمت پشت بنا، مرقد سیّد شرف الدّین که کوچک تر است، قرار دارد. شالوده بنا از سنگ لاشه و ملاط گچ ساخته شده و در تعمیرات اخیر، بخشى از آن با سیمان اندود گردیده است.

ادامه مطلب


امامزاده اباذر ـ بهبهان -دشت فریدون -

بقعه این امامزاده حدود 35 کیلومترى شهر بهبهان، خارج از بخش دشت فریدون و نزدیک آبادى سردشت زیدون واقع شده است.

بنایى نسبتاً قدیمى و باشکوه، با حرم و رواق هاى نسبتاً کهنه و سردرِ کاشى کارى شده و حیاط و ایوان است. جلوى بنا، ایوانى سرتاسرى به طول 16 متر با دو غرفه جانبى ساخته شده است. در دو طرف ایوان، پایه هاى دو مناره با پوشش کاشى به جاى مانده است. نماى بنا با کاشى هایى به رنگ سبز، سیاه، سفید و زرد به سبک دوره قاجاریّه کاشى کارى شده و ایوان و غرفه هاى جانبى نیز با گچ برى طاقچه نماها و آیینه کارى تزیین گردیده است. درون حرم نیز مقرنس کارى و آیینه کارى نفیسى از دوره قاجاریّه دارد. بالاى حرم، گنبدى شلجمى ساخته شده است. پوشش ایوان توسّط طاق پیش و پس، مرکّب از سه طاق پیش و سه طاق پس، صورت گرفته است.

ادامه مطلب


کتابشناسی حضرت خضر (ع)

[1]

یکم-کتاب­ها

  1. آیین مریدی و مرادی در تصوف با نگاهی به داستان موسی و خضر (ع)، علی ساجدی، مشهد، سخن‌ گستر، 1387، 240ص، وزیری.
  2. اثمد العین ببیان نبوه الخضر و اسم ذی القرنین، عبدالله الغماری، تحقیق و تعلیق عبدالله حلمی حسن الشریف، بی­جا، دارالفتح، 1426ق.، 259ص.
  3. اسرار العشق، تفسیر سوره یوسف و تفسیر آیات مصاحبه خضر و موسی و منتخبی از مثنویات و غزلیات و منظومه روح‌العرفان، اسدالله ایزدگشسب،  به کوشش عبدالباقی ایزدگشسب، تهران، رودکی، 1360، 180ص، وزیری.
  4. اصول التصوف فی القرآن الکریم والسنه المحمدیه معالم الصوفیه فی قصه سیدنا موسی و الخضر علیهما السلامی، جوده محمد ابوالیزید المهدی، طنطا، بی­نا، 64ص.
  5. با خضر راه در طور علم، مرجان درستی‌مطلق، تهران، مولف، 1391، 50ص، پالتویی.
  6. بین الخضر و موسی، او الحقیقه والشریعه، محمود شلبی، صیدا؛ بیروت، منشورات المکتبه العصریه، بی­نا، 64ص.
  7. تاریخچه محله و مسجد خواجه خضر کرمان، محمد دانشور، کرمان، مرکز کرمان­شناسی، 1389، 368ص، وزیری.
  8. تحقیق پیرامون خضر نبی (ع) و نقش او در دولت امام زمان (عج)، محمدمهدی بهداروند، قم، لاهیجی، 1380، 174ص، رقعی.
  9. تحقیقی پیرامون حیات و وفات خضر، محمدانور بدخشانی، ترجمه محمدبلوچ فیض، تربت جام، خواجه عبدالله انصاری، 1391، رقعی.

ادامه مطلب


امامزاده عبدالله ـ بهبهان { میدان جوانمرد }

بقعه این امامزاده در کنار میدان جوانمرد شهر بهبهان واقع شده است.

ساختمان بقعه، قدیمى و از سنگ و گچ بود در سال 1374 تخریب شد و بجاى آن بناى کنونى در حدود صد متر ساخته شد که داراى گنبد و گلدسته است. به اعتقاد اهالى، امامزاده عبدالله از نوادگان حضرت امام موسى کاظم(علیه السلام)مى باشد.


امامزاده عبدالله ـ شوشتر { رودبند }

یکى از مزارات مشهور و با شکوه شهرستان شوشتر، حرم با صفا و معظم امامزاده عبدالله است که مورد اعتقاد اهالى و محل نذر ونذور شوشتریها و خوزستانی هاست. این آرامگاه، در جنوب شهر شوشتر، بر فراز تپه اى واقع و پیرامون آن را گورستانى کهن فرا گرفته است.

ادامه مطلب


امامزاده سبز قبا ـ دزفول  { خیابان سى مترى }

در کناب خیابان پهلوى (سابق) بعد از خیابان سى مترى، بقعه ى شکوه، زیبا و مرتفع معروف به سبز قبا واقع است که مورد احترام تمام خوزستانیها مى باشد، و غیر ممکن است که اهوازیها، دزفولیها و شوشتریهاى معتقد به امامزادگان هر هفته به زیارت این سیّد شریف روى نیاورند و به او و اجدادش متوسل نشوند.

ادامه مطلب


امامزاده زید ـ باغملک { سوالى }

بقعه این امامزاده در کنار خیابان روستاى سوالى از توابع باغملک واقع شده و مورد توجه اهالى است.

ساختمان بقعه به شکل مربع و در سالیان اخیر مرمت شده و در وسط آن صورت قبرى است که دور آن را ضریح ساده اى قرار داده اند. از هویّت شخص مدفون اطلاعى حاصل نشد.


امامزاده حسن ـ مسجد سلیمان  { آرپناه }

مشهور به سید حسن آرپناه»، بقعه این امامزاده در منطقه کوهستانى روستاى آرپناه و در 60 کیلومترى شرق شهر لالى واقع شده است.

ساختمان بقعه از سنگ لاشه و ملاط گچ ساخته شده و بر بالاى آن گنبد عرقچینى کوتاهى است. در وسط بقعه صورت قبرى است که فاقد سنگ قبر و نوشته اى مى باشد. درباره این امامزاده داستانها و کرامت زیادى نقل مى کنند که نیازى به بررسى بیشترى است.


امامزاده حمزه ـ ماهشهر ـ {35 کیلومترى هندیجان }

بقعه این امامزاده در کنار جاده ماهشهر به گناوه و در 35 کیلومترى هندیجان به ماهشهر واقع شده است.

ساختمان بقعه، بنایى زیبا و هشت ضلعى به ابعاد هر ضلع دو و ارتفاع شش متر است و گنبدى مطبق به قطر چهار و ارتفاع چهار متر و به صورت دَه پلکان در بالاى بقعه وجود دارد که در ساقه آن چهار پنجره جهت نورگیرى طراحى شده است.

ادامه مطلب


امامزاده حیدر ـ بهبهان  { مرکز شهر }

در قلب شهرستان بهبهان، مزار با شکوه و معظم امامزاده حیدر واقع شده، که مورد توجه اهالى و تمام مردم استان خوزستان است:

بناى قبلى امامزاده که از آثار دوره صفویّه بود، از لحاظ معمارى بى نظیر و یکى از مزارات با شکوه و قدیمى شهر بهبهان به شمار مى آمد، که شامل صحن، ایوان هاى متعدد، حجره هاى زیاد جهت اسکان زوار، گنبد رفیع کلاخودى و مقرنسهاى زیر گنبد و ایوان، و گچبریهاى زیباى اطراف رواقها همه از حکایت بناى زیباى امامزاده حیدر بهبهان داشته است که متأسفانه از این اثر تاریخى به جهت بازسازى حرم هیچ چیز باقى نمانده و همه آن کلا ویران شده است. اگر چه بناى کنونى از حیث معمارى و زیبایى، یکى از بناهاى با شکوه و زیباى ایران زمین است، اما بناى قبلى که گویاى هویّت امامزاده بود و چه بسا نام خفته در مزار، بانیان، عامران و. در تحقیقات بدست مى آمد، از بین رفته و کار را براى یک محقق باستانشناس سخت نموده است.

ادامه مطلب


امامزاده امیر محمّد ـ بهبهان { خاویز}

بقعه این امامزاده در 15 کیلومترى شمال شرق بهبهان و در میان روستاى خاویز واقع شده است. بنایى تازه ساخت و به صورت مربّع مستطیل به ابعاد 11×20 متر که ایوان آن رو به جانب شمال واقع است و ابعاد آن 4×20 و ارتفاع 4 متر مى باشد.

ادامه مطلب


امامزاده امیرامثال ـ بهبهان { خیابان شهید ملک پور}

مرقد این امامزاده در ابتداى خیابان شهید ملک پور شهر بهبهان قرار دارد.

بناى قبلى که از خشت و گل بود، توسّط شهردارى به بهانه فضاى سبز تخریب شد و قبر امامزاده به صورت بسیار معمولى در انتهاى فضاى سبز به جاى مانده است. متأسّفانه از هویّت شخصیّت مدفون اطّلاعى حاصل نشد.


امامزاده احمد ـ شوشتر { گتوند}

مشهور به پیر احمد»، بقعه این امامزاده در 35 کیلومترى شمال شوشتر و در شش کیلومترى خارج از شهر گتوند واقع شده است.

بنایى کوچک به ابعاد 3×3 متر با گنبد ضربى که روى آن یک گنبد اضافى دیگر نهاده اند. قطر دیوار بقعه حدود یک متر و در وسط آن صورت قبرى به اندازه 60 سانتى متر قرار دارد. گورستان بزرگ و بسیار قدیمى پیرامون بقعه مى باشد که قدیمى ترین سنگ قبر آن، سال 1200 هـ . ق را نشان مى دهد. از شخصیّت مدفون در بقعه اطّلاع دقیقى حاصل نشد; جز این که آقار اقتدارى با عنوان بقعه پیر احمد گتوند» از او یاد کرده و شیخ محمّد مهدى شرف الدّین شوشترى در یادداشت هاى خطّى خود، از این بقعه نام برده است. معلوم نیست چگونه در سالیان اخیر به امامزاده پیر احمد معروف شده است.

منبع: آثار و بناهاى تاریخى خوزستان 1: 768.


امامزاده احمد ـ رامهرمز { زیرزرد }

مشهور به شاهزاده احمد و شاه جنّیان»، بقعه این امامزاده در 10 کیلومترى جنوب غربى رامهرمز و در خارج از روستاى زیرزرد قرار دارد.

بقعه به صورت هشت ضلعى و در سالیان اخیر ساخته شد و ابعاد هر ضلع آن 4 و ارتفاع آن 6 متر مى باشد. در میان بقعه، دو ستون جهت بر قرارى سقف و گنبدخانه تعبیه شده است. بر فراز بقعه، گنبد عرق چینى به قطر 2 و ارتفاع 5/3 متر احداث گردیده و در زیر آن، صورت قبرى است که با بلوک از کف بقعه بالا آورده اند و پارچه سبز نهاده اند.

ادامه مطلب


امامزاده احمد ـ باغملک {مال آقا }

بقعه این امامزاده در 14 کیلومترى شمال غربى باغملک، در میان روستاى مال آقا، از دهستان ابوالعبّاس واقع شده است.

کنار محوّطه اى باز، دور یک قطعه از زمین را سنگ چین نموده اند و معتقدند که در آن جا امامزاده اى مدفون است. ظاهراً این مکان به خواب چند نفر از اهالى روستا آمده و سپس سنگ چین کرده اند و قصد ساختن بقعه اى دارند.


امامزاده احمد ـ باغملک  {طلاوردو }

مشهور به شاه احمد»، بقعه این امامزاده در روستاى طلاوردو، روى تپّه اى کم خیز، با چشم انداز زیبا واقع شده است.

بنایى زیبا و کوچک که به جا مانده از دوره قاجاریّه مى باشد که شالوده آن از سنگ لاشه و ملاط گچ ساخته شده است. بقعه در عین کوچکى، شامل ایوان، گنبد، شبستان و حرم مى باشد. ایوان بقعه رو به جانب شمال قرار دارد و ارتفاع آن دو متر و به ابعاد 4×5/1 متر با دو شاه نشین در جانبین آن است. پس از عبور از ایوان، به شبستان کوچکى به ابعاد 3×4 متر مى رسیم که توسّط یک دالان کوچک، به اتاق مقبره راه مى یابد که براى رفتن به داخل آن باید کاملاً خم شد. اتاق مقبره به ابعاد 3×3 متر است که روى آن گنبدى به صورت عرق چینى و از خارج به صورت مخروطى مدوّر (به صورت پلّکانى) به ارتفاع 5/2 متر قرار دارد که با سنگ سفید نقّاشى شده است. اهالى اعتقاد کامل به زیارتگاه دارند; جز این که از سلسله نسب شخصیّت مدفون در آن چیزى نمى دانند.


امامزاده احمد ـ اندیمشک {دشت لاله }

مشهور به شاهزاده احمد، شاه چراغ، امامزاده پاپى، گگ احمد و امامزاده درب گنبد»،(1) بقعه باشکوه و زیباى این امامزاده در 79 کیلومترى شمال غرب شهر اندیمشک، در دشت لاله، از دهستان مازو بخش الوار گرمسیرى واقع شده و چشم انداز آن فوق العاده زیبا و دیدنى ، در دل رشته کوه زاگرس و در حد فاصل استان‌های لرستان و خوزستان قرار دارد. در مجاورت این بقعه نیز چشم‌انداز طبیعی بسیار زیبایی از دشت پوشیده از درختان بلوط با آب و هوایی معتدل وجود دارد.

ادامه مطلب


امامزاده ابوطالب و حسین ـ بهبهان  {خیابان امام حسین(ع) }

مشهور به شاهزاده ابوطالب و حسین»، بقعه این امامزادگان در خیابان امام حسین(علیه السلام)شهر بهبهان قرار دارد. هم چنین این امامزادگان به پیرک کربلایى سلمان» نیز خوانده مى شود; زیرا خادم اوّلیه این امامزاده مرحوم کربلایى سلمان بوده است.

ادامه مطلب


امامزاده ابوالقاسم ـ مسجد سلیمان  {سرشاه لالى }

مشهور به شاه ابوالقاسم»، بقعه باشکوه این امامزاده در 47 کیلومترى شمال شرقى مسجد سلیمان بر بالاى تپّه اى در خارج از روستاى سرشاه لالى (شاه آبادسادات) با چشم انداز فوق العاده زیبا و دیدنى قرار دارد.

ادامه مطلب


امامزاده ابوالقاسم ـ رامهرمز  {شاه ابوالقاسم }

مشهور به شاه ابوالقاسم»، بقعه این امامزاده در 35 کیلومترى جنوب غرب شهر رامهرمز و در میان روستاى شاه ابوالقاسم قرار دارد.

بنایى قدیمى از خشتوگل که در دوره قاجاریّه ساخته شد و شامل ایوان، گنبد، اتاق و صحن است.

ادامه مطلب


امامزاده محمد - آبادان {خیابان طالقانی}

مشهور به "امامزاده ابوتاوه "،بقعه این امامزاده سیدمحمد ابوتاوه در شهر آبادان خیابان طالقانی (زندسابق) در بهترین نقطه شهر و در کنار حوزه علمیه امام صادق(علیه السلام)واقع شده است. بقعه که در خروجی خیابان کلیسای ارامنه قرار دارد و از دیرباز بخاطر کرامات متعدد شهرت خاصی دارد و مورد احترام قاطبه اهالی است.


 امامزاده عبدالله ـ ماهشهر ـ هندیجان { امامزاده عبدالله }

مشهور به شاه عبدالله و شاهزاده عبدالله»، بقعه این امامزاده در میان روستاى امامزاده عبدالله، در 45 کیلومترى شمال بندر دیلم کنار دریا و جنب آثار باستانى شهر تاریخى مهروبان واقع شده است.

ادامه مطلب


امامزاده علویه ـ ماهشهر { بدرانى }

مشهور به سید علویه»، بقعه این امامزاده در میان روستاى بدرانى از توابع شهر ماهشهر واقع شده و مورد توجه اهالى است.

ساختمان بقعه به شکل مربع و به ابعاد 5×5 متر است و در بالاى آن گنبد هرمى به ارتفاع 4 متر دارد و در شرق آن یک شبستان با دو در تعبیه شده است. به اعتقاد اهالى امامزاده سید علویه، از علویات جلیل القدر حسینى است که از نام و نسب آن اطلاع دقیقى در دست نیست.


امامزاده على اصغر ـ دزفول { شهرک شهید کریمى }

مشهور به على شلگهى»، بقعه با شکوه این امامزاده در میان شهرک شهید کریمى (شلگهى سابق) از توابع شهر دزفول واقع شده است.

بناى قدیمى که از خشت و گل و آجر ساخته شده بود و داراى گنبد عرقچینى مایل به قیفى داشت در سالیان قبل تخریب شد و بجاى آن بناى باشکوهى در مساحت حدود 450 متر مربع ساخته شد که داراى ایوان، گنبد، ضریح و حرم است.

ادامه مطلب


امامزاده بى بى حلیمه ـ بهبهان { بى بى حلیمه }

بقعه قدیمى این امامزاده در میان روستاى بى بى حلیمه، در حدود 15 کیلومترى جنوب شرقى شهر بهبهان، در کنار رودخانه فصلى با چشم انداز جالب واقع شده و در فصل بهار تفریح گاه مردم بهبهان است.

ادامه مطلب


امامزاده بى بى تاج ـ رامهرمز { سرچشمه }

مشهور به بى بى گوهر تاج»، بقعه این امامزاده در میان روستاى سرچشمه، در چهار کیلومترى شمال باختر شهر رامهرمز واقع شده است.

ساختمان بقعه، بنایى تازه ساخت و زیبا و کرسى بلند است که توسّط سه پلکان به ایوان و مدخل آن راه مى یابد.

ادامه مطلب


امامزاده بى بى بتول ـ مسجد سلیمان { بى بى بتول }

بقعه این امامزاده در خارج از روستاى بى بى بتول و در میان قبرستان آن واقع شده است.

اصل بنا به صورت دو اتاق تو در تو به ابعاد 5×10 متر است و درِ آن از جانب شمال باز مى شود و سپس به شبستان غربى و بعد به اتاق مرقد راه دارد. دو شبستان تو در تو به ابعاد فوق با همین ویژگى در جانب غرب بقعه است که سقف آن طاق ضربى است. شالوده بنا از سنگ لاشه و ملاط گچ ساخته شده و در تعمیرات اخیر با گچ اندود شده است.

ادامه مطلب


امامزاده بابا زاهد ـ مسجد سلیمان { درّه زاهد }

بقعه این امامزاده در میان روستاى دره زهد از توابع بخش لالى مسجد سلیمانى واقع شده است.

ساختمان بقعه، بنایى تازه تعمیر است که شالوده آن از سنگ لاشه و ملاط گچ ساخته شده که به صورت چهار ضلعى با گنبد عرقچینى است که بر روى آن یک گنبد طلایى با ورق گالوانیزه به ارتفاع 5/2 متر پوشش یافته است.


امامزاده میر عالى حسین ـ بهبهان { کوى خروار}

این امامزاده در قسمت جنوب خاورى شهر بهبهان، و در کوى خروار واقع است. شخصیت مدفون در بقعه با نامهاى میر على حسین، میر الحسین، و میر عالى حسین نیز خوانده مى شود که بناى مقبره اش در سال 709 هـ ق بنا شده است.(1) در مدخل اتاقى که مقبره امامزاده در آن قرار دارد، چار چوب باد و لنگه در از سال 1381 هـ ق وجود دارد که بر هر لنگه آن سه کتیبه نوشته شده است. چنین به نظر مى رسد که این کتبیه ها از نظر خط شناسى به دو دوره جدا از هم تعلّق داشته باشند، یکى، از دوره قدیمى تر و دیگرى، دوران جدید. در قسمت قدیمى تر کتیبه ها، چهار بار نام على» دیده مى شود. تاریخ آن در بیت زیر آمده است:

شد از محمود زین العابدین خزرى تمام این در  *** از این درگاه کام دل خواهى مگذر

ادامه مطلب


امامزاده محمّد ماهرو ـ شوشتر { محله بلیدى  }

این آرامگاه در محلّه ى به نام بلیدى» نزدیک میدان و بعد از پل گرگر واقع شده، بقعه ئى که امروز سیّد محمّد مامرو نامیده مى شود واقع است.

بنایى با بقعه، گنبد، ایوان و گلدسته است. پس از ورود، ایوان طویلى به عرض 4 متر و طول 15 متر قرار دارد که نخستین در ورودى از خیابان به این راهرو و نخستین در بقعه و محل مقبره در آن قرار دارد. سقف راهرو، کوتاه و ضربى با طاق هلالى پیش و پس است. بر سر در ورودى از خیابان، چهار پایه گلدسته و یک گلدسته کاشیکارى و لوحى به تاریخ 1279 هـ.ق دیده مى شود.

ادامه مطلب


امامزاده محمّد گیاهخوار ـ شوشتر { رود گرگر}

در کنار رود گرگر و بر روى محطوه مرتضى در شمال شرقى شهرستان شوشتر، مزار عظیمى پا برجاست که گویاى تاریخ چند صد ساله شوشتر را دارد. این بناى زیبا و مستحکم متعلّق به امامزاده سیّد محمّد گیاهخوار است که آن را سیّد محمّد گلابى هم مى نامند و در نزد اهالى از احترام خاصى برخوردار است و به احتمال قوى از آثار بجا مانده، دوران صفویّه مى باشد.

ادامه مطلب


امامزاده محمّد صالح ـ رامهرمز { محلّه علمدار}

بقعه این امامزاده در محلّه شهر رامهرمز واقع شده و بسیار مورد توجه اهالى است.

ساختمان بقعه بنایى زیبا و قدیمى با گنبد پلکانب و مخروطى به ارتفاع بیش از 8 متر است و دیوار آن 5/2 متر ارتفاع دارد و الباقى گنبد در 14 طبقه است.

ادامه مطلب


امامزاده محمّد بن جعفر الطیّار ـ دزفول { جاده کوتیون }

این بنا با شکوه در کنار جاده کوتیون و به فاصله 6 کیلومترى دزفول در سمت راست جاده و درون باغى واقع است. هر ساله گروه زیادى از مردم دزفول و مناطق اطراف به زیارت این آرامگاه مى آیند و ساعاتى را در کنار این بقعه که یکى از اماکن مذهبى و دیدنى شهرستان دزفول است، سپرى مى کنند.

ادامه مطلب


امامزاده محمد بن زید – گتوند { منطقه عقیلی }

بقعه باشکوه این امامزاده در پنج کیلومتری بخش ترکالکی در منطقه عقیلی، از توابع شهرستان گتوند واقع شده است.

این بقعه در دامنه کوه و کنار دره‌ای ساخته شده و در جوار مرقد شریف ایشان در دل کوه، چشمه آبی وجود دارد و همواره مورد توجه دوستداران اهل بیت: بوده است.

ادامه مطلب


بقعه باحزقیل / ابودانیال ـ دزفول { نزدیکى مسجد جامع }

این بقعه در نزدیکى مسجد جامع دزفول واقع و بنایى بسیار کوچک و ساده است; ولى در ضلع شمالى آن، ساباطى (راهرو) با سردرى بلند قرار دارد که از نظر تزئینات آجرى و تناسب قابسازى ورودى، از نمونه هاى جالب کارهاى آجرى دزفول به شمار مى آید.

ساباط مزبور احتمالا جزئى از محوّطه و بناى بقعه بوده است. درباره این بقعه در تذکره الاخیار» آمده است: دیگر از بقاع الخیرى که در محوّطه ولایت واقع شده، بقعه شریفه متبرکه علیه حزقیل پدر دانیال پیغمبر است.»

اقتدارىآثار تاریخی خوزستان،ص 371، دایره المعارف تشیّع 3: 325.


امامزاده بى بى صالحه بیگم ـ بهبهان { خیابان امام حسین(علیه السلام) }

بقعه این امامزاده در میان مسجد بزرگى در خیابان امام حسین(علیه السلام) شهر بهبهان واقع شده و بسیار مورد توجّه اهالى است.

این مسجد که به ابعاد 18×22 متر است، صورت قبرى که به اندازه سى سانتى متر از کف مسجد بالا آورده اند در گوشه اى از آن قرار دارد و روى آن پارچه سبز کشیده اند. زمین زیارتگاه حدود سیصد متر مربع است و در آن وضو خانه احداث شده است.

ادامه مطلب


امامزاده بى بى سکینه، بى بى صفیه و سید حسین ـ بهبهان{ کارخانه سیمان }

بقعه این امامزادگان در مجاورت و یکصد مترى قدمگاه امام رضا(علیه السلام) که به منطقه کارخانه سیمان مشهور است واقع شده و مورد توجّه اهالى است.

در حدود یک مترى عمق زمین در کنار خیابان، بنایى به ابعاد 12×12 متر در حال ساخت است که توسّط شش پلکان به کف آن راه مى یابد و صورت سه قبر در آن قرار دارد. بناى قبلى از خشت و گل بود و پس از فرسودگى تخریب شد و بناى کنونى در حال ساخت است. به اعتقاد اهالى، این سه بزرگوار از نوادگان امام سجّاد (علیه السلام)است.


امامزاده بى بى زینب خاتون ـ رامهرمز { محلّه علمدار}

بقعه این امامزاده در خیابان شیخ فضل الله نورى شهر رامهرمز و در محلّه علمدار واقع شده و اخیراً توجّه خاصى به آن شده است.

ساختمان بقعه، تازه ساخت و مستطیل شکل و داراى ایوان، گنبد، حرم و ضریح است. ایوان بقعه به ابعاد 5×2 و ارتفاع شش متر است و در جانب جنوب قرار دارد و توسّط درى به اتاق مرقد راه مى یابد. اتاق مرقد به شکل مربع و به ابعاد هر ضلع هفت و ارتفاع پنج متر است و بر روى آن گنبد کلاه خودى بلندى به قطر پنج و ارتفاع بیش از هشت متر قرار دارد که اخیراً بازسازى شده است.

در دو طرف اتاق مرقد، دو شبستان بزرگ به مساحت تقریبى 60 متر مربع ساخته شده است. در غرب صحن، مجتمع فرهنگى در دو طبقه با شش اتاق در حال ساخت مى باشند که با همّت سرکار خانم کمایى انجام شده است. در ساقه گنبد تعداد هشت پنجره بزرگ جهت نورگیرى طرّاحى شده است.

درست در زیر گنبد، صورت قبرى است که به اندازه 45 سانتى متر از کف بقعه ارتفاع دارد و دور آن را شیشه کشیده اند.

شهرت محلی

به اعتقاد اهالی، امامزاده زینب خاتون از فرزندان امام موسی کاظم7 است. ولی تاکنون سندی که این ادعا را به اثبات رساند، به دست نیامده است. در میان مردم مشهور است که هنگام هجرت امام رضا7 از مدینه به مرو، این بانو نیز با آن حضرت همراه بوده و پس از بیماری، در رامهرمز از دنیا رفته است.

[1] البته تاکنون چنین گزارشی درباره مهاجرت زینب دختر امام کاظم7 به ایران و نیز همراهی او با امام رضا7، در کتاب‌های انساب و تواریخ محلی به ثبت نرسیده است و پذیرش آن به سند محکمی نیاز دارد که این ادعا فاقد سند است.

زینب، دختر امام موسی کاظم7

یکی از دختران با فضیلت امام موسی کاظم7، حضرت زینب است که در منابع رجالی، تاریخی و انساب، اطلاعات بسیار کمی درباره وی وجود دارد. از آنجا که در ایران، افغانستان و مصر چندین زیارتگاه به نام این بانوی مجلله منسوب است، پژوهش درباره صحت و سقم این مزارها ضروری است تا برای خوانندگان محترم سره از ناسره روشن شود.

شیخ مفید= در شمارش دختران امام موسی کاظم7، از زینب یاد می‌کند و مادر او را اُم‌ولد (کنیز) می‌داند.

[2] در کتاب مسلسلات»، حدیثی از او، از فاطمه دختر امام رضا7 روایت شده که او از فاطمه دختر امام جعفر صادق7 نقل و روایت کرده است.

[3]

ابوالحسین یحیی بن حسن بن جعفر الحجة»، مشهور به عقیقی نسابه، متوفای 277 ه‍ .ق از قول جدش نقل می‌کند: زینب با همسر خواهرش، قاسم بن محمد دیباج بن امام جعفر صادق7، به مصر مهاجرت کرد».

ابوالحسن عمری نسابه، از دانشمندان قرن پنجم هجری، قبر آمنه دختر امام موسی کاظم7 را نیز در مصر می‌داند.

[4] این بدان معنی است که مهاجرت دختران امام هفتم7 به مصر، امری آشکار و مورد تأیید مورخان است.

سید عبدالرزاق کمونه حسینی، با اشاره به این قول از معجم البلدان، می‌نویسد:

در معجم البلدان آمده: قبرآمنه در مصر نزدیک قرافه صغرا در آرامگاهی است. در معجم نیز آمده: قبر آمنه دختر امام محمد باقر7 میان مصر و قاهره است. نویسنده می‌گوید: من  در کتاب‌های نسب، دختری به نام آمنه از امام باقر7 نیافتم .».

[5]

او همچنین از عمویش حسین بن جعفر الحجّه نقل می‌کند: از جمله کسانی که به مصر مهاجرت کردند و با او جمعی از اشراف بودند، قاسم طیب، فرزند محمد دیباج و زینب، دختر امام موسی کاظم7 است».

[6]

به احتمال قوی آرامگاه زینب دختر موسی کاظم7 و آمنه دختر امام صادق7 در مشهد سید قاسم و سید یحیی شیبة بن قاسم بن محمد دیباج در منطقه القرافه و نزدیک قبر لیثان بن سعد باشد.

[7]

امام فخر رازی، متوفای 606 ه‍ .ق در کتاب الشجرة المبارکة» می‌نویسد:

برخی از هراتی‌ها گمان کردند که زینب، دختر امام موسی کاظم7، مادر جعفر الملک بن محمدبن عبدالله بن محمد بن عمر الاطرف بن امام علی7 است.

[8]

براساس همین سخن‌ها، مدفن این بانو را در هراتِ افغانستان دانسته‌اند.

[9] ولی آیتی در بهارستان می‌نویسد: او به خراسان مهاجرت کرده و در روستای کاهی از دنیا رفته است».

[10] شیخ عباس قمی=، بقعه‌ای را که در ارن اصفهان است، از آنِ دختر امام موسی کاظم7 می‌داند. ولی به انگیزه مهاجرت او به این شهر و تاریخ وفات او، هیچ اشاره‌ای نمی‌کند.

[11] مزارهای دیگری در هنجنِ نطنز، یزدلِ آران، رامهرمز و اراک به این بانو منسوب است که در اینجا به بررسی آنها خواهیم پرداخت. پیش از شروع بحث، بیان این نکته ضروری است که برخی، تعداد دختران امام هفتم7 را هجده تن برشمرده‌اند که در میان آن، بانویی به نام زینب وجود دارد.

[12] عده‌ای دیگر که از 23 دختر برای امام موسی بن جعفر7 نام برده‌اند، از دو زینب به نام زینب الصغری و زینب الکبری یاد کرده‌اند.

[13] همچنین کسانی‌که 37 دختر برای آن حضرت بیان کرده‌اند، از زینب الکبری، زینب الصغری و ام الکثوم الکبری زینب نام برده‌اند.

[14]

یونس بن یعقوب می‌گوید:

هنگامی که امام کاظم7 از بغداد به مدینه بازگشت، هنوز چند روزی از اقامتش در مدینه نگذشته بود که یکی از دخترانش در قید» (شهری در مسیر مکه از کوفه) درگذشت و آن حضرت او را در آنجا دفن کرد و به اصحابش فرمود: روی سنگی نام و نشان او را بنویسند و داخل قبر بگذارند».

[15]

این روایت هر یک از فرزندان دختر امام موسی بن جعفر7 را که محل دفن یا مهاجرتش معلوم نیست، شامل می‌شود.

ادامه مطلب


امامزاده بى بى صالحه بیگم ـ بهبهان { خیابان امام حسین(علیه السلام) }

بقعه این امامزاده در میان مسجد بزرگى در خیابان امام حسین(علیه السلام) شهر بهبهان واقع شده و بسیار مورد توجّه اهالى است.

این مسجد که به ابعاد 18×22 متر است، صورت قبرى که به اندازه سى سانتى متر از کف مسجد بالا آورده اند در گوشه اى از آن قرار دارد و روى آن پارچه سبز کشیده اند. زمین زیارتگاه حدود سیصد متر مربع است و در آن وضو خانه احداث شده است.

ادامه مطلب


امامزاده بى بى زینب خاتون ـ رامهرمز { محلّه علمدار}

بقعه این امامزاده در خیابان شیخ فضل الله نورى شهر رامهرمز و در محلّه علمدار واقع شده و اخیراً توجّه خاصى به آن شده است.

ساختمان بقعه، تازه ساخت و مستطیل شکل و داراى ایوان، گنبد، حرم و ضریح است. ایوان بقعه به ابعاد 5×2 و ارتفاع شش متر است و در جانب جنوب قرار دارد و توسّط درى به اتاق مرقد راه مى یابد. اتاق مرقد به شکل مربع و به ابعاد هر ضلع هفت و ارتفاع پنج متر است و بر روى آن گنبد کلاه خودى بلندى به قطر پنج و ارتفاع بیش از هشت متر قرار دارد که اخیراً بازسازى شده است.

در دو طرف اتاق مرقد، دو شبستان بزرگ به مساحت تقریبى 60 متر مربع ساخته شده است. در غرب صحن، مجتمع فرهنگى در دو طبقه با شش اتاق در حال ساخت مى باشند که با همّت سرکار خانم کمایى انجام شده است. در ساقه گنبد تعداد هشت پنجره بزرگ جهت نورگیرى طرّاحى شده است.

درست در زیر گنبد، صورت قبرى است که به اندازه 45 سانتى متر از کف بقعه ارتفاع دارد و دور آن را شیشه کشیده اند.

شهرت محلی

به اعتقاد اهالی، امامزاده زینب خاتون از فرزندان امام موسی کاظم7 است. ولی تاکنون سندی که این ادعا را به اثبات رساند، به دست نیامده است. در میان مردم مشهور است که هنگام هجرت امام رضا7 از مدینه به مرو، این بانو نیز با آن حضرت همراه بوده و پس از بیماری، در رامهرمز از دنیا رفته است.

[1] البته تاکنون چنین گزارشی درباره مهاجرت زینب دختر امام کاظم7 به ایران و نیز همراهی او با امام رضا7، در کتاب‌های انساب و تواریخ محلی به ثبت نرسیده است و پذیرش آن به سند محکمی نیاز دارد که این ادعا فاقد سند است.

زینب، دختر امام موسی کاظم7

یکی از دختران با فضیلت امام موسی کاظم7، حضرت زینب است که در منابع رجالی، تاریخی و انساب، اطلاعات بسیار کمی درباره وی وجود دارد. از آنجا که در ایران، افغانستان و مصر چندین زیارتگاه به نام این بانوی مجلله منسوب است، پژوهش درباره صحت و سقم این مزارها ضروری است تا برای خوانندگان محترم سره از ناسره روشن شود.

شیخ مفید= در شمارش دختران امام موسی کاظم7، از زینب یاد می‌کند و مادر او را اُم‌ولد (کنیز) می‌داند.

[2] در کتاب مسلسلات»، حدیثی از او، از فاطمه دختر امام رضا7 روایت شده که او از فاطمه دختر امام جعفر صادق7 نقل و روایت کرده است.

[3]

ابوالحسین یحیی بن حسن بن جعفر الحجة»، مشهور به عقیقی نسابه، متوفای 277 ه‍ .ق از قول جدش نقل می‌کند: زینب با همسر خواهرش، قاسم بن محمد دیباج بن امام جعفر صادق7، به مصر مهاجرت کرد».

ابوالحسن عمری نسابه، از دانشمندان قرن پنجم هجری، قبر آمنه دختر امام موسی کاظم7 را نیز در مصر می‌داند.

[4] این بدان معنی است که مهاجرت دختران امام هفتم7 به مصر، امری آشکار و مورد تأیید مورخان است.

سید عبدالرزاق کمونه حسینی، با اشاره به این قول از معجم البلدان، می‌نویسد:

در معجم البلدان آمده: قبرآمنه در مصر نزدیک قرافه صغرا در آرامگاهی است. در معجم نیز آمده: قبر آمنه دختر امام محمد باقر7 میان مصر و قاهره است. نویسنده می‌گوید: من  در کتاب‌های نسب، دختری به نام آمنه از امام باقر7 نیافتم .».

[5]

او همچنین از عمویش حسین بن جعفر الحجّه نقل می‌کند: از جمله کسانی که به مصر مهاجرت کردند و با او جمعی از اشراف بودند، قاسم طیب، فرزند محمد دیباج و زینب، دختر امام موسی کاظم7 است».

[6]

به احتمال قوی آرامگاه زینب دختر موسی کاظم7 و آمنه دختر امام صادق7 در مشهد سید قاسم و سید یحیی شیبة بن قاسم بن محمد دیباج در منطقه القرافه و نزدیک قبر لیثان بن سعد باشد.

[7]

امام فخر رازی، متوفای 606 ه‍ .ق در کتاب الشجرة المبارکة» می‌نویسد:

برخی از هراتی‌ها گمان کردند که زینب، دختر امام موسی کاظم7، مادر جعفر الملک بن محمدبن عبدالله بن محمد بن عمر الاطرف بن امام علی7 است.

[8]

براساس همین سخن‌ها، مدفن این بانو را در هراتِ افغانستان دانسته‌اند.

[9] ولی آیتی در بهارستان می‌نویسد: او به خراسان مهاجرت کرده و در روستای کاهی از دنیا رفته است».

[10] شیخ عباس قمی=، بقعه‌ای را که در ارن اصفهان است، از آنِ دختر امام موسی کاظم7 می‌داند. ولی به انگیزه مهاجرت او به این شهر و تاریخ وفات او، هیچ اشاره‌ای نمی‌کند.

[11] مزارهای دیگری در هنجنِ نطنز، یزدلِ آران، رامهرمز و اراک به این بانو منسوب است که در اینجا به بررسی آنها خواهیم پرداخت. پیش از شروع بحث، بیان این نکته ضروری است که برخی، تعداد دختران امام هفتم7 را هجده تن برشمرده‌اند که در میان آن، بانویی به نام زینب وجود دارد.

[12] عده‌ای دیگر که از 23 دختر برای امام موسی بن جعفر7 نام برده‌اند، از دو زینب به نام زینب الصغری و زینب الکبری یاد کرده‌اند.

[13] همچنین کسانی‌که 37 دختر برای آن حضرت بیان کرده‌اند، از زینب الکبری، زینب الصغری و ام الکثوم الکبری زینب نام برده‌اند.

[14]

یونس بن یعقوب می‌گوید:

هنگامی که امام کاظم7 از بغداد به مدینه بازگشت، هنوز چند روزی از اقامتش در مدینه نگذشته بود که یکی از دخترانش در قید» (شهری در مسیر مکه از کوفه) درگذشت و آن حضرت او را در آنجا دفن کرد و به اصحابش فرمود: روی سنگی نام و نشان او را بنویسند و داخل قبر بگذارند».

[15]

این روایت هر یک از فرزندان دختر امام موسی بن جعفر7 را که محل دفن یا مهاجرتش معلوم نیست، شامل می‌شود.

ادامه مطلب


امامزاده بى بى حلیمه ـ بهبهان { بى بى حلیمه }

بقعه قدیمى این امامزاده در میان روستاى بى بى حلیمه، در حدود 15 کیلومترى جنوب شرقى شهر بهبهان، در کنار رودخانه فصلى با چشم انداز جالب واقع شده و در فصل بهار تفریح گاه مردم بهبهان است.

ادامه مطلب


امامزاده بى بى تاج ـ رامهرمز { سرچشمه }

مشهور به بى بى گوهر تاج»، بقعه این امامزاده در میان روستاى سرچشمه، در چهار کیلومترى شمال باختر شهر رامهرمز واقع شده است.

ساختمان بقعه، بنایى تازه ساخت و زیبا و کرسى بلند است که توسّط سه پلکان به ایوان و مدخل آن راه مى یابد.

ادامه مطلب


امامزاده بى بى بتول ـ مسجد سلیمان { بى بى بتول }

بقعه این امامزاده در خارج از روستاى بى بى بتول و در میان قبرستان آن واقع شده است.

اصل بنا به صورت دو اتاق تو در تو به ابعاد 5×10 متر است و درِ آن از جانب شمال باز مى شود و سپس به شبستان غربى و بعد به اتاق مرقد راه دارد. دو شبستان تو در تو به ابعاد فوق با همین ویژگى در جانب غرب بقعه است که سقف آن طاق ضربى است. شالوده بنا از سنگ لاشه و ملاط گچ ساخته شده و در تعمیرات اخیر با گچ اندود شده است.

ادامه مطلب


امامزاده میر عالى حسین ـ بهبهان { کوى خروار}

این امامزاده در قسمت جنوب خاورى شهر بهبهان، و در کوى خروار واقع است. شخصیت مدفون در بقعه با نامهاى میر على حسین، میر الحسین، و میر عالى حسین نیز خوانده مى شود که بناى مقبره اش در سال 709 هـ ق بنا شده است.(1) در مدخل اتاقى که مقبره امامزاده در آن قرار دارد، چار چوب باد و لنگه در از سال 1381 هـ ق وجود دارد که بر هر لنگه آن سه کتیبه نوشته شده است. چنین به نظر مى رسد که این کتبیه ها از نظر خط شناسى به دو دوره جدا از هم تعلّق داشته باشند، یکى، از دوره قدیمى تر و دیگرى، دوران جدید. در قسمت قدیمى تر کتیبه ها، چهار بار نام على» دیده مى شود. تاریخ آن در بیت زیر آمده است:

شد از محمود زین العابدین خزرى تمام این در  *** از این درگاه کام دل خواهى مگذر

ادامه مطلب


امامزاده محمّد ماهرو ـ شوشتر { محله بلیدى  }

این آرامگاه در محلّه ى به نام بلیدى» نزدیک میدان و بعد از پل گرگر واقع شده، بقعه ئى که امروز سیّد محمّد مامرو نامیده مى شود واقع است.

بنایى با بقعه، گنبد، ایوان و گلدسته است. پس از ورود، ایوان طویلى به عرض 4 متر و طول 15 متر قرار دارد که نخستین در ورودى از خیابان به این راهرو و نخستین در بقعه و محل مقبره در آن قرار دارد. سقف راهرو، کوتاه و ضربى با طاق هلالى پیش و پس است. بر سر در ورودى از خیابان، چهار پایه گلدسته و یک گلدسته کاشیکارى و لوحى به تاریخ 1279 هـ.ق دیده مى شود.

ادامه مطلب


امامزاده محمّد گیاهخوار ـ شوشتر { رود گرگر}

در کنار رود گرگر و بر روى محطوه مرتضى در شمال شرقى شهرستان شوشتر، مزار عظیمى پا برجاست که گویاى تاریخ چند صد ساله شوشتر را دارد. این بناى زیبا و مستحکم متعلّق به امامزاده سیّد محمّد گیاهخوار است که آن را سیّد محمّد گلابى هم مى نامند و در نزد اهالى از احترام خاصى برخوردار است و به احتمال قوى از آثار بجا مانده، دوران صفویّه مى باشد.

ادامه مطلب


امامزاده محمّد صالح ـ رامهرمز { محلّه علمدار}

بقعه این امامزاده در محلّه شهر رامهرمز واقع شده و بسیار مورد توجه اهالى است.

ساختمان بقعه بنایى زیبا و قدیمى با گنبد پلکانب و مخروطى به ارتفاع بیش از 8 متر است و دیوار آن 5/2 متر ارتفاع دارد و الباقى گنبد در 14 طبقه است.

ادامه مطلب


امامزاده محمّد بن جعفر الطیّار ـ دزفول { جاده کوتیون }

این بنا با شکوه در کنار جاده کوتیون و به فاصله 6 کیلومترى دزفول در سمت راست جاده و درون باغى واقع است. هر ساله گروه زیادى از مردم دزفول و مناطق اطراف به زیارت این آرامگاه مى آیند و ساعاتى را در کنار این بقعه که یکى از اماکن مذهبى و دیدنى شهرستان دزفول است، سپرى مى کنند.

ادامه مطلب


امامزاده محمد بن زید – گتوند { منطقه عقیلی }

بقعه باشکوه این امامزاده در پنج کیلومتری بخش ترکالکی در منطقه عقیلی، از توابع شهرستان گتوند واقع شده است.

این بقعه در دامنه کوه و کنار دره‌ای ساخته شده و در جوار مرقد شریف ایشان در دل کوه، چشمه آبی وجود دارد و همواره مورد توجه دوستداران اهل بیت: بوده است.

ادامه مطلب


 امامزاده عبدالله ـ ماهشهر ـ هندیجان { امامزاده عبدالله }

مشهور به شاه عبدالله و شاهزاده عبدالله»، بقعه این امامزاده در میان روستاى امامزاده عبدالله، در 45 کیلومترى شمال بندر دیلم کنار دریا و جنب آثار باستانى شهر تاریخى مهروبان واقع شده است.

ادامه مطلب


امامزاده على اصغر ـ دزفول { شهرک شهید کریمى }

مشهور به على شلگهى»، بقعه با شکوه این امامزاده در میان شهرک شهید کریمى (شلگهى سابق) از توابع شهر دزفول واقع شده است.

بناى قدیمى که از خشت و گل و آجر ساخته شده بود و داراى گنبد عرقچینى مایل به قیفى داشت در سالیان قبل تخریب شد و بجاى آن بناى باشکوهى در مساحت حدود 450 متر مربع ساخته شد که داراى ایوان، گنبد، ضریح و حرم است.

ادامه مطلب


اسوه صالحان؛مروری بر زندگانی و آثار آیت الله  میر محمد لطیف رضا توفیقی

در عصر حاضر که عصر تکنولژی است، شاید صحبت کردن از گذشتگان و مروری بر زندگانی و آثار و به طورکلی شخصیت شناسی آنان برای بسیاری از مخاطبان شگفت انگیز باشد.شگفتی نه بخاطر عالم بودنشان، بلکه به خاطر انسانیت بودن و همراه مردم و عشق به ایشان ورزیدن  و در دل ایشان نشستن و اسوه صالحان عصر خویش گشتن است.

این ریاضت و تهذیب نفس ، دوری از محرمات و مکروهات می خواهد که علمای سلف صالح ما با تمام مشکلات به آن دست یافته اند و الان یاد آنان ،خاطره ای برای نسل حاضر شده است.

یکی از این رادمردان تاریخ کهکیلویه و بویر احمد، مرحوم حجت الحق، آیت الله آقا میر محمد لطیف رضا توفیقی است که به حق از صالحان عصر خویش و متصف به زهد و تقوا توام با حلم و علم وسیادت بود و کمتر درباره شخصیت ایشان سخن گفته شده است. در پیش رو به زندگی این عالم فرهیخته خواهیم پرداخت و به زودی شرح حال کامل این اسوه صالحان را تقدیم دوست داران به علم و سیادت تقدیم خواهیم نمود.

ادامه مطلب


اسوه صالحان؛مروری بر زندگانی و آثار آیت الله  میر محمد لطیف رضا توفیقی

در عصر حاضر که عصر تکنولژی است، شاید صحبت کردن از گذشتگان و مروری بر زندگانی و آثار و به طورکلی شخصیت شناسی آنان برای بسیاری از مخاطبان شگفت انگیز باشد.شگفتی نه بخاطر عالم بودنشان، بلکه به خاطر انسانیت بودن و همراه مردم و عشق به ایشان ورزیدن  و در دل ایشان نشستن و اسوه صالحان عصر خویش گشتن است.

این ریاضت و تهذیب نفس ، دوری از محرمات و مکروهات می خواهد که علمای سلف صالح ما با تمام مشکلات به آن دست یافته اند و الان یاد آنان ،خاطره ای برای نسل حاضر شده است.

یکی از این رادمردان تاریخ کهکیلویه و بویر احمد، مرحوم حجت الحق، آیت الله آقا میر محمد لطیف رضا توفیقی است که به حق از صالحان عصر خویش و متصف به زهد و تقوا توام با حلم و علم وسیادت بود و کمتر درباره شخصیت ایشان سخن گفته شده است. در پیش رو به زندگی این عالم فرهیخته خواهیم پرداخت و به زودی شرح حال کامل این اسوه صالحان را تقدیم دوست داران به علم و سیادت تقدیم خواهیم نمود.

ادامه مطلب


سلام علیکم

آدرس وبلاگ تغییر کرده است.

لطفا از طریق لینک ذیل به وبلاگ جدید تشریف بیاورید.

مزارات ایران و جهان اسلام

 

مزارات ایران و جهان اسلام

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است، اما برای چاپ مطالب اجازه کتبی مالک سایت و صاحب اثر لازم است!(مزارات ایران و جهان اسلام: http://shrines.blog.ir/)
مزارات ایران و جهان اسلام

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است، اما برای چاپ مطالب اجازه کتبی مالک سایت و صاحب اثر لازم است!(مزارات ایران و جهان اسلام: http://shrines.blog.ir/)
مزارات ایران و جهان اسلام

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است، اما برای چاپ مطالب اجازه کتبی مالک سایت و صاحب اثر لازم است!(مزارات ایران و جهان اسلام: http://shrines.blog.ir/)
مزارات ایران و جهان اسلام

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است، اما برای چاپ مطالب اجازه کتبی مالک سایت و صاحب اثر لازم است!(مزارات ایران و جهان اسلام: http://shrines.blog.ir/)
مزارات ایران و جهان اسلام

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است، اما برای چاپ مطالب اجازه کتبی مالک سایت و صاحب اثر لازم است!(مزارات ایران و جهان اسلام: http://shrines.blog.ir/)
مزارات ایران و جهان اسلام

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است، اما برای چاپ مطالب اجازه کتبی مالک سایت و صاحب اثر لازم است!(مزارات ایران و جهان اسلام: http://shrines.blog.ir/)
مزارات ایران و جهان اسلام

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است، اما برای چاپ مطالب اجازه کتبی مالک سایت و صاحب اثر لازم است!(مزارات ایران و جهان اسلام: http://shrines.blog.ir/)
مزارات ایران و جهان اسلام

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است، اما برای چاپ مطالب اجازه کتبی مالک سایت و صاحب اثر لازم است!(مزارات ایران و جهان اسلام: http://shrines.blog.ir/)
مزارات ایران و جهان اسلام

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است، اما برای چاپ مطالب اجازه کتبی مالک سایت و صاحب اثر لازم است!(مزارات ایران و جهان اسلام: http://shrines.blog.ir/)
مزارات ایران و جهان اسلام

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است، اما برای چاپ مطالب اجازه کتبی مالک سایت و صاحب اثر لازم است!(مزارات ایران و جهان اسلام: http://shrines.blog.ir/)
مزارات ایران و جهان اسلام

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است، اما برای چاپ مطالب اجازه کتبی مالک سایت و صاحب اثر لازم است!(مزارات ایران و جهان اسلام: http://shrines.blog.ir/)
مزارات ایران و جهان اسلام

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است، اما برای چاپ مطالب اجازه کتبی مالک سایت و صاحب اثر لازم است!(مزارات ایران و جهان اسلام: http://shrines.blog.ir/)
مزارات ایران و جهان اسلام

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است، اما برای چاپ مطالب اجازه کتبی مالک سایت و صاحب اثر لازم است!(مزارات ایران و جهان اسلام: http://shrines.blog.ir/)
مزارات ایران و جهان اسلام

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است، اما برای چاپ مطالب اجازه کتبی مالک سایت و صاحب اثر لازم است!(مزارات ایران و جهان اسلام: http://shrines.blog.ir/)
مزارات ایران و جهان اسلام

کپی برداری با ذکر منبع بلامانع است، اما برای چاپ مطالب اجازه کتبی مالک سایت و صاحب اثر لازم است!(مزارات ایران و جهان اسلام: http://shrines.blog.ir/)

آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها